سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بلوچستان
نویسندگان
لینک دوستان

مرکز آموزش عالی ضمن خدمت فرهنگیان زاهدان

پایان نامه :
کارشناسی آموزش ابتدایی

موضوع :
عوامل موثر پرورش خلاقیت و عدم خلاقیت
در دانش آموزان ابتدایی
گرد آورنده : رشید رئیسی دانشجوی کارشناسی
رشته آموزش ابتدایی

استاد راهنما : مرادی
بهمن ماه 80

تحقیقی در مورد :

عوامل موثر در پرورش
خلاقیت و عدم پرورش
خلاقیت در دانش آموزان
ابتدایی

تقدیم بة :

آنانی که قلبشان مالامال از عشق به پرورش
استعدادهای کودکان این مرز و بوم است .

و تمامی آنانیکه بودند و امروز نیستند .

فهرست

عنوان صفحه
مقدمه
تعریف خلّاقیت
قش خلاقیت و نوآوری
اهمیت و ضرورت خلاقیت
مشکلات مدارس در پرورش خلاقیت
عوامل موثر در خلاقیت
جنبه‌های مختلف نگرش معلم
ویژگی های کودکان خلاق
اقدامات لازم برای خلاق ساختن
چند توصیه :
نتیجه :
منابع:

.مقدمه 

خلّاقیت در انسان یک پدیده چالش پذیر، پرتضاد و مجذوب کننده است. « خلّاقیت » جنبه های متعدد ی دارد که هر کدام از آنها باید در جای خود بررسی شوند. یک جنبه ی بسیار مهم خلاقیت ، وجود شرایط لازم برای بروز این استعداد همگانی است. بنابراین آموزش و پرورش برای رشد خلاقیت و نواندیشی در دانش آموزان ، باید به درک درست و روشنی از شرایط موجود برسد و در گام بعدی برمبنای فلسفه ی تعلیم و تربیت و هدفهای اصولی و معیارهای علمی معتبر بکوشد، تصویر روشنی از شرایط مطلوب خلاقیت رسم کند. در این صورت می تواند با کمترین وقت، انرژی و سرمایه، مسیر پرورش و شکوفایی خلاقیت ها و نواندیشی های دانش آموزان را هموار سازد. امروزه ثابت شده است که خلاقیت یک ویژگی صرفاً ذاتی نیست، بلکه همه ی انسانها از این توانایی برخوردار هستند و همه درجات گوناگونی از این استعداد را دارند. علاوه بر این عواملی همچون مهارت یابی ، آموزش پذیری ، انعطاف پذیری ، سطح دانش و آگاهی ، خطرپذیری ، نترسیدن از اشتباه و شکست نیز در میزان خلاقیت و نوآوری دانش آموزان تأثیر فراوان دارند. معلم می تواند همه ی این عوامل را به صورت یک مجموعه در دانش آموزان شناسایی کند و بکوشد آنها را پرورش دهد. در این مقاله سعی شده است عوامل مؤثر در خلاقیت شناسایی و راهکارهایی برای پرورش این توانایی در دانش آموزان ارائه شود. در واقع، عامل خلّاقیت یکی از چندین عواملی است که در بستر مفهوم «زندگی اجتماعی» آدمی قابل طرح و بررسی بوده و به نوبه خود پیامدهای گوناگونی را نیز در برداشته است. به هر حال، باید در مطالعه خلّاقیت به دو نکته مهم توجه داشت: اول اینکه خلّاقیت می تواند خلق اشکال جدید یا صورت های جدیدی از ایده ها یا تولیدات کهنه باشد. در این صورت، عمدتاً فکرها و ایده های گذشته اساس خلّاقیت های تازه است. دوم اینکه خلّاقیت امری است انحصاری و حاصل تلاش فردی و لزوماً یک موقعیت یا مسئله عمومی نیست. از این رو، ممکن است چیزی را خلق کند که پیشتر هیچ گونه سابقه ذهنی از آن نداشته باشد، اگرچه ممکن است آن چیز به صورت های مشابه یا کاملا یکسان قبلا توسط شخص دیگری و در موقعیت خاصی خلق شده باشد.
رشید رئیسی بهمن ماه 92

تعریف خلّاقیت

به طور کلی، ارائه تعریفی جامع، مانع و دقیق از خلّاقیت که شامل همه ابعاد و کنش های آن باشد، اگر غیرممکن نباشد، امری بسیار مشکل است. پس از سال ها مطالعه و پژوهش درباره خلّاقیت هنوز روان شناسان و متخصصان آموزش و پرورش نتوانسته اند تعریف جامعی که مورد قبول بیشتر دست اندرکاران باشد به دست دهند; زیرا افراد مختلف برداشت های متفاوتی از خلّاقیت داشته و بالطبع تعاریف متفاوتی از آن ارائه نموده اند. ریشه اصلی چنین اختلافاتی ناشی از ماهیت پیچیده و مرکب مغز و کنش های آن است.
به نظر برخی روان شناسان، خلّاقیت ترکیبی است از قدرت ابتکار، انعطاف پذیری و حساسیت در برابر نظریاتی که یادگیرنده را قادر می سازد خارج از نتایج تفکر نامعقول به نتایج متفاوت و مولد بیندیشد که حاصل آن رضایت شخص و احتمالا خشنودی دیگران خواهد بود. متداول ترین برداشت از خلّاقیت عبارت است از اینکه فرد فکری نو و متفاوت ارائه دهد. خلّاقیت را می توان با تولید یا خلق اثر نو و متفاوت ارزیابی کرد، اما باید به خاطر داشت که هر خلاقیتی لزوماً منجر به تولید اثر قابل مشاهده نمی شود.
نقش خلاقیت و نوآوری در پیشرفت دانش آموزان
انسان‌ها دارای قوّه خلاقیت هستند؛ برخی در یک زمینه دارای خلاقیت بیشتر و برخی در زمینه‌ای دیگر. خلاقیت می‌تواند توسط معلمان در دانش‌آموزان شکوفا گشته و یا از بین برود. بنابراین باید محیط و فضای مساعدی برای رشد و پرورش قوّه خلاقیت دانش‌آموزان فراهم آورد.‌
اهمیت و ضرورت خلاقیت
وقتی در جهان با مسائل نامتجانس و ناهمگون ، منابع محدود و پایان یافتنی، سرعت تغییرات و مسائل دیگری از این قبیل مواجه می شویم، نیاز به خلاقیت و شعله های بینش درونی آشکارتر می شود. با این که هیچ یک از ما دقیقاً نمی دانیم در آینده چه چیزی در انتظار ماست، برخی حقایق و نیازهای آینده به نحو فزاینده ای برای ما روشن تر می شوند. آموزش مهارت های سازگار ی و وفق دادن باید بخش عادی مواد درسی را در کلاس های درس تشکیل دهند. نبوغ ، ساختن آینده در مغز خلاقی است که می تواند خود را با الگوهایی که در آینده در بر دارد وفق دهد. این مسئله نیاز به خلاقیت یا انفجارهای بینش درونی را آشکار می سازد. مهارت های تفکر خلاق باید مهم ترین مهارت های سازگاری و قابلیت انطباق به حساب آیند.

مشکلات مدارس در پرورش خلاقیت دانش‌آموزان
براساس اهداف منتشره از سوی وزارت آموزش و پرورش، «پرورش استعدادها و کمک به تقویت خلاقیت» یکی از اهداف آموزش و پرورش محسوب می‌شود و مدارس باید در راستای تحقق این هدف به رشد و پرورش خلاقیت دانش‌آموزان بپردازند؛ لیکن در اکثر موارد خودآگاه یا ناخودآگاه موجب تضعیف و حتی تضییع خلاقیت می‌شوند. از مهم‌ترین موانع پرورش خلاقیت در مدارس می‌توان موارد زیر را برشمرد: تاکید بر محفوظات، تکالیف زیاد، عدم توجه به تفاوت‌های فردی، وجود کلاس‌های پرجمعیت، انضباط سخت و زورمدارانه، برنامه درسی و جدول ساعات غیرقابل انعطاف برای فعالیت‌های کلاس، عدم آشنایی معلمان با ویژگی‌های دانش‌آموزان خلاق، روش‌های تدریس سنتی و مبتنی بر معلم‌محوری، تاکید زیاد بر نمره دانش‌آموزان به عنوان ملاک خوب بودن، عدم پذیرش ایده‌های جدید، شخصیت جدی معلم، استهزاء و طعنه، تحت فشار قراردادن برای همنوایی با دیگران، فرهنگ سکوت در مقابل اظهارنظر معلم، تاکید بر تفکر همگرا به جای تفکر واگرا، عدم تجهیز منابع و امکانات و تکیه بر سطوح اولیه حیطه شناختی. وجود شرایط فوق‌الذکر چون سد محکمی در مقابل توسعه خلاقیت دانش‌آموزان خواهد بود و در صورت از بین رفتن این شرایط، خلاقیت ارتقا پیدا خواهد کرد. در محیط مدرسه عوامل متعددی در خلاقیت دانش‌آموزان تاثیر می‌گذارد که در یک دسته‌بندی کلی به جو حاکم بر مدرسه، محتوا و مواد آموزشی ومعلم تقسیم می‌شوند، در اینجا هر کدام را به صورت جداگانه مورد بررسی قرار می‌دهیم.
عوامل موثر در خلاقیت دانش‌آموزان در محیط مدرسه
الف) جو حاکم بر مدرسه
جان دیویی- متفکر بزرگ مسائل تربیتی- معتقد است مدرسه باید خودکاری دانش‌آموز را تشویق کند اساس کار مدرسه نباید فقط تبعیت و فرمانبرداری باشد و مقررات را مدار قرار ندهد تا دانش‌آموز بتواند به پرورش خلاقیت بپردازد. در صورتی که در حال حاضر مشکل اساسی مدارس این است که در آنها اندیشه‌های خلاق یاد گیرندگان به سبب غیرمعمول بودن، نه‌تنها مورد تشویق قرار نمی‌گیرند، بلکه مورد ایراد و سرزنش واقع می‌شوند؛ سرزنش دانش‌آموزان به خاطر داشتن رفتار و افکار غیرقالبی، می‌تواند ریشه‌های تفکر خلاق و توانایی کشف مسائل تازه را در همان روزهای نخستین آموزش مدرسه‌ای در آنها بخشکاند.
اگر بخواهیم خلاقیت دانش‌آموزان را توسعه دهیم و امکان بروز استعدادهای بالقوه را در آنان فراهم سازیم، باید در جو حاکم بر محیط آموزشی تجدیدنظر کنیم. برای مثال، نمی‌توان از دانش‌آموزان انتظار داشت که از جای خود تکان نخورند، در طرز نشستن، حرف زدن و لباس پوشیدن‌شان از یک الگوی واحد پیروی کنند، همان پاسخی را به سؤالات بدهند که از نظر معلم تنها پاسخ صحیح است و در عین حال خلاق هم باشند. البته منظور این نیست که هرج‌ومرج و بی‌نظمی در مدرسه حاکم باشد، زیرا لازمه هر آموزشی نظم است. هدف برقراری نظم و مقررات قابل انعطاف است. یعنی نظم مربوط به مسائل کلی باشد و جزئیات رفتار و گفتار را تحت تاثیر قرار ندهد.
اگر مدرسه به جای جوی سلطه‌جویانه و غیرقابل انعطاف‌ از جوی مناسب و حمایت‌کننده برخوردار باشد، هم معلم با احساس امنیت و آسودگی خیال می‌تواند به ارائه طرح‌های جدید و موثر بپردازد و هم دانش‌آموزان با اعتماد به نفس و ایمنی روان‌شناختی به انجام فعالیت‌های خلاق می‌پردازند.
ب) محتوا و مواد آموزشی
امروزه در دنیا یکی از مباحثی که در امر یاددهی - یادگیری به شدت روی آن تاکید می‌شود، یادگیری چگونه «فکر کردن» و چگونه «یاد گرفتن» است، نه «چه یاد گرفتن». گاهی توجه بیش از حد به «چه یاد گرفتن»‌سبب می‌شود از نظر کمیت مفاهیم زیادی را در ذهن دانش‌آموزان انباشته کنیم- به آنها ماهی می‌دهیم آن هم به مقدار زیاد که ناچارند مازاد آن را دور بریزند- و توجهی به چگونگی یاد گرفتن آنها و مفید بودن مواد آموخته شده برای زندگی حال و آینده دانش‌آموزان نداشته باشیم. با توجه به این مطالب برای طرح‌ریزی محتوا و مواد آموزشی توجه به چند نکته ضروری به نظر می‌رسد که عبارتند از:
1 - ایجاد پیوند عاطفی و شناختی با برنامه درسی:
دانش‌آموزان زمانی محتوای یک برنامه درسی را به نحو مطلوب یاد می‌گیرند که این محتوا، با توانایی‌های آنان مطابقت داشته باشد، محتوا زمانی قابل یادگیری است که با توجه به دانش پیشین و تفاوت‌های فردی دانش‌آموزان انتخاب شده باشد، در این صورت بین دانش‌آموز و محتوای آموزشی پیوند شناختی برقرار می‌شود.
مطالب آموزشی باید برای فرد مفید باشد- یعنی یاد گرفتن و یاد نگرفتنش یکسان نباشد- اگر دانش برای دانش‌آموز معنادار بوده از زندگی او نشأت گرفته باشد و برای آینده او مفید باشد، با اطمینان می‌توان گفت پیوند عاطفی بین فراگیر و برنامه درسی پیوند عاطفی برقرار شده است.
2 - فرصت مناسب برای فعالیت یادگیری چندگانه:
تدارک فرصت‌های یادگیری، توصیف‌کننده جوی از یادگیری است که طی آن دانش‌آموزان به طیفی از معانی و مفاهیم دست می‌یابند. فرصت‌های یادگیری ارائه شده باید زمینه‌های خوداتکایی و خودآموزی دانش‌آموزان را فراهم سازد. توجه به این نکته ضروری به نظر می‌رسد که محتوا نباید بر «دانش نظری» تمرکز داشته باشد، بلکه توجه به عنصر فعالیت‌ها و مهارت‌ها دانش‌آموز را از نظر روانی آماده یادگیری مداوم و خلاق می‌کند.
3 - ارتباط محیط کلاس با محتوا و ضوابط برنامه
در تنظیم محتوا براینکه باید شرایط و ویژگی‌های محیط کلاس، مورد توجه دقیق برنامه‌ریز قرار گیرد، باید زمان و بودجه کافی جهت اجرای مناسب برنامه مطلوب اختصاص داده شود.
4 - ارتباط مواد آموزشی و محتوا
امروزه در برنامه‌ریزی درسی بسته‌های آموزشی شامل کتاب درسی، کتاب‌های کمک‌آموزشی، وسایل آموزشی، سؤالات ارزشیابی و راهنمای درسی همه با هم در نظر گرفته می‌شوند، در بسیاری از کتاب‌های درستی تحولات مثبتی در حال رخ دادن است و اندکی از برنامه‌های تلویزیونی سعی دارند در راستای برنامه‌های آموزش و پرورش گام بردارند اما باید توجه داشت که همگام با تحولات کتاب‌های درسی و به طور کلی بسته آموزشی (این بسته‌های آموزشی باید در اختیار همه مدارس قرار گیرد) معلمان نیز باید آمادگی و مهارت لازم جهت ارائه محتوای مطلوب را کسب کنند، چرا که یک طرح مطلوب و خلاق زمانی موفق است که به اجرا درآید. نمی‌توان دروسی را که برای الگوهای تدریس فعال طرح‌ریزی شده با روش سنتی و معلم محور اجرا کرد و انتظار موفقیت داشت.
ج) معلم
معلمان در فرآیند یاددهی- یادگیری و ایجاد تفکر خلاق در دانش‌آموزان دارای نقش اساسی هستند. خلاقیت معلم، نگرش وی نسبت به خلاقیت، سبک تدریس، شیوه اداره کلاس و حتی شخصیت معلم در پرورش تفکر خلاق و ایجاد تفکر انتقادی نسبت به مسائل دانش‌آموزان تاثیر فراوانی دارد. در واقع موثرترین و کارسازترین مولفه نظام تعلیم و تربیت معلم است. این بدان معنا نیست که سایر مولفه‌های نظام تعلیم و تربیت از قبیل برنامه درسی، مدیریت و... بی‌تاثیر است، بلکه اولا تاثیرگذاری این مولفه‌ها با معلم برابری نمی‌کند و ثانیا این تاثیرگذاری نوعا به صورت مستقیم نبوده و با عبور از صافی معلم که مرکب از ذهنیت‌ها، نگرش‌ها و قابلیت‌های اوست، نهایتا بر دانش‌آموز تاثیر می‌گذارد.
همچنان که بیان شد معلم از ابعاد و جنبه‌های مختلف در شکوفایی خلاقیت دانش‌آموزان موثر است. به همین جهت در ادامه بحث این جنبه‌ها مورد بررسی قرار می‌گیرد
. جنبه‌های مختلف نگرش معلم در شکوفایی خلاقیت دانش‌آموزان
1 - نحوه نگرش معلم
نگرش و دیدگاه معلم نقش مهمی در پرورش خلاقیت دانش‌آموزان ایفا می‌کند. اکثر معلمان از شاگرد بسیار سازگار که اجتماعی، با ادب و خویشتن‌دار و مطیع قدرت است، خشنود و راضی هستند. در مقابل دانش‌‌آموزان خلاق به سبب آنکه سؤالات متعدد مطرح می‌کند، قوه تخیل فوق‌العاده دارند، با جمع هماهنگ نیستند، اغلب دردسرآفرین هستند و به طور کلی رفتارشان قابل پیش‌بینی نیست، مورد استقبال معلمان قرار نمی‌گیرند.
براساس یافته‌های گتزلز و جکسون شاگردانی که تفکر واگرای بالاتری دارند کمتر از همگراها محبوب معلمان هستند؛ شاید افکار واگرا اغلب مبتکرانه و ارزشمند باشند، از سوی دیگر ممکن است عجیب و احمقانه به نظر برسند و سبب شوند که معلم شک کند که شاید کودک می‌خواهد بازی درآورد، در نتیجه این برداشت نه‌تنها از ابتکار استقبال نمی‌شود بلکه سرکوب نیز می‌شود. همچنین برونر می‌گوید که معلمان در آموزش و پرورش عادت دارند که به پاسخ‌های درست پاداش دهند و پاسخ‌های غلط را مجازات کنند. این امر سبب می‌شود کودکان میلی به تلاش برای یافتن پاسخ‌های بدیع نداشته باشند، زیرا بی‌تردید با انجام این کار احتمال خطا بیشتر می‌شود. معلم باید آماده کار در حال و هوایی باشد که تلاش‌های خلاق در آن تشویق می‌شوند و پاداش می‌گیرند، نه در محیطی که فقط راه‌حل‌های محتاطانه و همگرا تشویق می‌شوند.
2 - نقش الگویی معلم
آرتور کاترین و رابرت بی‌ساند معتقدند که معلمانی که از خود رفتار خلاق نشان می‌دهند، محیط‌های کلاس درسی به وجود می‌آورند که خلاقیت را ارتقا می‌دهد. به علاوه آمابیل (1989) معتقد است که معلمان با بیان آزاد احساس خویش مانند عشق، شادی و کنجکاوی نسبت به امور می‌توانند الگوی مناسبی برای کودکان باشند. در واقع معلم نواندیش به صورت خودبه‌خودی دانش‌آموز خود را نواندیش می‌کند؛ یعنی روحیه، احساس، عاطفه و انگیزه پرجوش‌وخروش را به دانش‌آموز انتقال می‌دهد. در اصل حتی اگر معلم به دانش‌آموز چنین صفت یا خصلتی را انتقال ندهد، خود دانش‌آموز چنین روحیه مثبتی را از معلم می‌گیرد و شاید سرایت چنین خوی و خصلتی از سوی معلم به دانش‌آموز برخاسته از اصل سرایت روانی است. پس چه انتقال خودآگاه و چه انتقال ناخودآگاه چنین توانمندی‌ای هر دو موجب پرورش نواندیشی و نوآوری شاگرد می‌شود.
البته این بدان معنا نیست که آموزگارانی که خود خلاق نیستند نمی‌توانند خلاقیت را در دانش‌آموزان تشویق کنند، بلکه هر آموزگاری می‌تواند کوشش کند خلاقیت را در دانش‌آموز بازشناسی و فرصت‌هایی برای وقوع آن فراهم سازد.

کودکان خلاق دارای ویژگی های زیر هستند:

1. قابلیت انعطاف;
2. حساسیت;
3. تحمّل;
4. احساس مسئولیت;
5. احساس همدلی
; 6. استقلال
; 7. خودپنداری مثبت
; 8. نیاز به تماس های اجتماعی
; 9. علاقه به پیشرفت.
10. انگیزه پیشرفت بالا
; 11. کنجکاوی فراوان
; 12. علاقه مندی زیاد به نظم و ترتیب در کارها
; 13. قدرت ابراز وجود، خودکفایی;
14. شخصیت غیرمتعارف غیررسمی و کامروا
; 15. پشتکار و انضباط در کارها
; 16. استقلال
; 17. طرز تفکر اقتصادی
; 18. انگیزه های زیاد و دانش وسیع
; 19. اشتیاق و احساس سرشار;
20. زیباپسندی و علاقه مندی به آثار هنری
; 21. تفکر شهودی
; 22. علاقه کم به روابط اجتماعی و حساسیت زیاد
; 23. قدرت تأثیرگذاری بر دیگران.
افراد خلاق اگر تعداد بیشتری از این ویژگی ها را داشته باشد، خلاق تر است:
1. علاقه وافر به نظم: یعنی میل شدید به سادگی و ایجاد نظم و معنا بخشیدن به آنچه که ظاهراً آشفته و نابسامان است.
2. طرح مسئله: افراد خلاق با مطرح کردن سؤال درست و جستجوی مسئله درست می توانند حد و مرز رشته تخصصی خود را بشناسند و به امکان یا عدم امکان گسترش آن پی ببرند.
3. فعالیت ذهنی: فعالیت ذهنی به افراد خلاق مجال می دهد نسبت به مسائل دیدی تازه و نگرش نوین بیابند. افراد خلاق برای رسیدن به نتیجه، نکات متضاد و متناقض را با هم در نظر می گیرند. آن ها غالباً در چهارچوب قیاس می اندیشند و در حقیقت، با فرضیه های موجود مبارزه می کنند.
4. بی باکی وعلاقه به انجام کارهایی که با ریسک توأم است.
5. عینیت گرایی: اگر این ویژگی نباشد، افراد خلاق جهانی برای خود می سازند که حقیقتی ندارد.
6. انگیزه درونی: افراد خلاق کارها را به خاطر لذت و رضایت بخشی انجام می دهند و تلاشی را که برای انجام آن می کنند، دوست دارند.
اقدامات لازم برای خلاق ساختن دانش آموزان
1. آشنا ساختن مدیران و معلمان با مفاهیم خلاقیت و راهکارهای پرورش و تقویت آن در فراگیران. برای آشنا ساختن مسئولان مدارس و معلمان با خلاقیت و شیوه های پرورش آن ، می توان از آموزش در دوره های ضمن خدمت استفاده کرد. معلمان ، مربیان و مدیران پس از آشنایی با راهکارهای پرورش خلاقیت در فراگیران در این دوره ها می توانند این راهکارها را در کار خود به کار گرفته و ضمن دوری از هر گونه سخت گیری های بی مورد و بی جا دانش آموزان را به مشارکت فعال در تدریس و انجام کار گروهی تشویق کنند. همچنین می توانند به دانش آموزان آزادی های معقول بدهند تا با خیال راحت و اطمینان خاطر نظرات و عقاید خود را بیان کنند. این گونه تدبیرها زمینه ی پرورش خلاقیت در فراگیران را فراهم خواهد آورد.
2. تغییرات اساسی در کتاب های درسی : هرچند با استفاده از مطالب و مفاهیم موجود در کتا بهای درسی و شیوه های تدریس موجود نیز می توان به پرورش خلاقیت کمک کرد اما برای استفاده بیشتر و بهتر از این امکانات و ضرورت خلاقیت لازم است در تألیف کتاب های درسی فقط ارائه ی مطالب در سطح دانش نباشد بلکه متن درس و سوالات آخر درس به گونه ای باشد که دانش آموز را به تفکر وادارد و در نتیجه زمینه ی مشارکت دانش آموز را برای شرکت در بحث گروهی فراهم نماید .
3. تغییرات در شیوه ارزشیابی و امتحانات : برای پی بردن به میزان موفقیت دانش آموز در دروس و نتیجه گیر ی از کار خود از سیستم ارزشیابی بهره می بریم. ارزشیابی نیز باید بتواند خلاقیت دانش آموز را بسنجد . یعنی به جای سوالات تستی و کوتاه پاسخ یا سوالات همگرا از سوالات واگرا یا سوالاتی که دانش آموز را به تفکر و ارائه ی عقیده و نظر وا دارد.به همین منظور می توان به پرسش های مستمر و فعالیت های خارج از کلاس و مرتبط با موضوع بها داده و زمینه رشد خلاقیت و شکل گیری آن را از اولین سالهای ورود به مدرسه فراهم نمود.
4. علاقه مند کردن دانش آموز به مطالعه : تصور کنید دانش آموزی که از ابتدای کودکی با کتاب آشنا می شود و با نویسنده های گوناگون ، داستانهای مختلف و سرزمین ها و فرهنگ های متفاوت ، علوم و هنرهای جدید یا حوادث مهم تاریخی آشنا شود ؛ به طور حتم متفکر بار خواهد آمد و در نتیجه ارتباط با شخصیت های گوناگونی که در داستانها مطالعه نموده مقدمه ی تفکر و خلاقیت را در او ایجاد می کنند و با بهره گیری از تخیل که ضرورت اساسی خلاقیت است، دنیایی بزرگ و پهناور مقابل چشمان کودک گشوده می شود و می تواند آزادانه خیال پردازی کند. بنابراین ضروری است هر چه بیشتر کتابخانه ها ی مدارس و به خصوص کتابخانه های کلاسی را فعال کنیم. در ضمن با برگزاری مسابقات کتابخوانی به شیوه ی فردی یا گروهی علاقه به مطالعه را تقویت کنیم.
5. استفاده صحیح و مطلوب از ساعات درس انشا : درس انشا پایه و اساس تفکر و خلاقیت در دانش آموز است که متأسفانه در برخی مدارس بی اهمیت تلقی می شود. استفاده ی معلمان از موضوعات تکراری و کلیشه ای روش درستی نیست. برای استفاده مطلوب تر از ساعات درس انشا لازم است کتابخانه را به کلاس ببریم و یا بهتر از آن دانش آموزان را به کتابخانه ببریم. با مطالعه کتاب و مجلات گوناگون غیر درسی و نوشتن خلاصه یا ارائه نتیجه ای از مطالب خوانده شده و بیان آن برای سایر دوستان علاوه بر افزایش عمق یادگیری ، مهارت در نوشتن و خلاقیت را در دانش آموز پرورش می دهیم.
6. تغییر نام درس هنر به پرورش خلاقیت ، نوآوری و ابتکار: متأسفانه هنوز هم در برخی مدارس شاهد آن هستیم که از درس هنر به نحو شایسته استفاده نمی شود. استفاده از نیروهای غیر تخصصی درتدریس این رشته یا استفاده از ساعت درس هنر برای جبران عقب ماندگی در سایر دروس کار بسیار خطا و نابجایی است. البته تغییر عنوان درس به تنهایی حلال مشکل نیست بلکه با توجه به تنوع در دنیای کنونی و مهارت ها و هنرهای مختلفی که در جامعه رایج است ، استفاده از هنرهای سنتی مانند خط و نقاشی در کنار هنرهای گلسازی ، سفالگری ، طراحی روی سفال ، ساخت پازل یا تابلوهای چوبی و... از فعالیت هایی است که می توان ابتکار و خلاقیت را در دانش آموزان پرورش داد. در ضمن چنانچه زمینه را برای نمایش گذاردن آثار و هنرهای دانش آموزان برای سایر دانش آموزان و اولیای آنان فراهم کنیم در پرورش ابتکار و خلاقیت دانش آموز گام درستی برداشته ایم. برای مثال ما در آموزشگاه خود ضمن نظر سنجی از دانش آموزان برای پر نمودن ساعات فوق برنامه، کلاس های آموزش طراحی روی سفال ، سرود و تئاتر، طراحی پازل را آموزش می دهیم که خوشبختانه با استقبال بسیار خوبی از دانش آموزان مواجه شدیم.

چند توصیه :

- به عنوان معلم شخصاً به فعالیت های خلاق علاقه نشان دهید و با دانش آموزان خود در انجام تمرینات خلاقیت مشارکت نمایید.
- در مورد ماهیت خلاقیت و مفاهیم آن، به دانش آموزان اطلاعات لازم را بدهید.
- در کلاس خود تا حد امکان از وسایل و روش های آموزشی دیداری- شنیداری استفاده کنید.
- برای تخیلات و افکار نو دانش آموزان ارزش و احترامی ویژه قائل باشید.
- در کلاس خود فضایی برای ابراز شوخ طبعی پدید آورید و این حس را در خود و دانش آموزان خود فعال نگاه دارید.
- به دانش آموزان بیاموزید که افکار و رفتارهای خود را بیش از حد مورد قضاوت و ارزش یابی قرار ندهند.
- با دانش آموزان خود از روش پرسش و پاسخ استفاده کنید و آن ها را به پرسیدن سؤالاتشان ترغیب نمایید.
- آن ها را عادت دهید که برای حل مسائل، همواره راه های متعددی را جست وجو کنند.
- تفاوت های فردی میان دانش آموزان را در نظر داشته باشید و به فردیت هر یک از آن ها احترام بگذارید.
- تا حد امکان به دانش آموزان امنیت و آزادی عمل بدهید و از وضع مقررات خشک و محدودکننده در کلاس خودداری کنید.
- دانش آموزان را به دست کاری و تغییر عقاید و اشیا تشویق کنید.
- آن ها را به مطالعه و کسب اطلاعات در زمینه های مختلف ترغیب نمایید.
- اهمیت خلاقیت و آثار و نتایج ارزشمند تفکر خلاق را برای آن ها تبیین کنید.
- آن ها را با زندگی نامه های افراد خلاق تاریخ آشنا نمایید.
- دانش آموزان خود را با مسائل حل نشده روبه رو کنید و از آن ها راه حل های جدید بخواهید.

 


نتیجه :
خلاقیت توانایی و استعدادی است که در نوع بشر عمومیت دارد و در پرورش این استعداد عواملی چون مهارت یابی ، آموزش پذیری ، سطح دانش و آگاهی ، میزان تجربه، خطر پذیری و نترسیدن از اشتباه و شکست تأثیر دارند. تعدادی از راهبردهای رشد خلاقیت در دانش آموزان به شرح زیر می باشد.
هدایت معلمان به ااستفاده از شیوه های نوین در تدریس
مشارکت دانش آموزان در حین تدریس ( ارتباط دو طرفه )
استفاده از قدرت تخیل و تصویرسازی در فراگیران.
ایجاد امنیت عاطفی ، اجتماعی و فرهنگی برای دانش آموزان.
به کودکان نشان دهیم که عقاید آنان باارزش است. لازم است که والدین و مربیان نه تنها درباره امور و مسایلی که به کودک مربوط می شود، بلکه درباره مسایل و امور خانه و مدارس که دخالت کودک در آنها شایسته است از او نظر بخواهند و عقاید او را هم مثل عقاید بزرگترها در حضور خود کودک به بحث و گفتگو بگذارند. کودکانی که به نوعی خلاقیت آنها برانگیخته شده است، روابط و مفاهیمی را می بینند و درک می کنند که والدین و مربیان آنها ممکن است درک نکنند و گاهی چنان عقایدی را مطرح می کنند که بزرگترها قادر به ارزشیابی و جایگزینی آن نیستند. ترغیب کودکان به ابراز عقاید نو و غیرعادی همراه با قدردانی از آنها، اصولی هستند که در تربیت خلاقیت باید موردنظر باشند. این نکته را باید درنظر داشت که اگر آمادگی قبلی برای احترام به عقاید و افکار غیرعادی را نداریم، نباید بروز و ظهور آن افکار را تشویق کنیم، زیرا بی اعتنایی نسبت به این گونه عقاید، ضرر و زیانش بیشتر از آن است که ابراز نشود. معلم به این منظور می تواند در جلسات درسی خود فرصتی را برای اظهارنظر آزاد مربیان عقاید و اندیشه های متنوع در اختیار دانش آموزان قرار دهد و اندیشه ها و عقاید و آزاداندیشی آنها را مورد ستایش قرار دهد. همه روان شناسان وجود فضای آزاد آموزشی را که در آن ابراز عقاید مختلف دانش آموزان وجود فضای آزاد آموزشی را که در آن ابراز عقاید مختلف دانش آموزان با تأیید و خوشرویی معلمان و دیگران موجه می شود، یکی از عوامل مهم رشد استقلال فکری می دانند. یکی دیگر از روشهای پرورش خلاقیت، این است که از کودکان بخواهیم جملات ناتمام، داستانهای ناکامل و نقاشیها و تصاویر نیمه تمام و مبهم و حتی اشیاء نیمه کاره را کامل کنند. کودک در چنین مواردی، سعی می کند منتهای ابتکارات خود را برای تکمیل مطالب یا شیء ناتمام به کار برد.
امید است با بهره گیری از این اقدامات در مدارس شاهد شکوفایی استعدادهای فرزندان ایران عزیز در عرصه های گوناگون علمی و عملی باشیم.

 

منابع:
سلیمانی افشین، 1381، تمرینات و روش عملی پرورش خلاقیت برای معلمان و مربیان، تهران: انتشارات انجمن اولیاء و مربیان
جوادیان، مجتبی (مترجم)، (1372)، آموزش رفتار خلاق و استعدادهای درخشان در دانش آموزان، نوشته شل کراس، مشهد: آستان قدس رضوی
سیف علی اکبر، 1379، روان شناسی پرورشی، تهران، آگاه
روش تلفیقی، جزوه گروههای آموزشی

 


[ سه شنبه 92/9/19 ] [ 9:43 صبح ] [ رشید رئیسی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
آرشیو مطالب