بلوچستان
نویسندگان
لینک دوستان

روز  (سه شنبه 27 فروردین 1392) زلزله ای به بزرگی هفت و هفت دهم ریشتر که در طول نیم قرن گذشته بی سابقه بود در منطقه سروان استان سیستان و بلوچستان به وقوع پیوست.در آغازین لحظات مخابره این خبر بسیاری از کارشناسان و مردم احتمال تلفات سنگینی را می دادند و با توجه به اینکه زلزله هایی با قدرت کمتر در منطقه دارای تلفات سنگینی بوده اما با توجه به این  که در منطقه   منازل با استحکام کمتری نسبت به مناطق و شهرهای مرکزی کشور هستند تلفات جانی نداشته و تلفات مالی هم به صورتی بود  که دور از انتظار کارشناسان بود.اما چگونه می توان تصور کرد زلزله ای به بزرگی 7.7 ریشتر آن هم در منطقه ای که می توان گفت در آن منازل به صورتی که توانایی زلزله هایی با قدرت کمتر را هم ندارند مقاوم باشند و تلفاتی نداشته باشد؟!

 

 

پس از فکر و تعمق در این مورد می توانیم به مواردی دست یابیم:

1- برکت قرآن عظیم الشأن و تلاوت آن توسط مردم دین دوست منطقه؛

2- وجود مدارس دینی و مساجد و کار تعلیم و تعلّم؛

3- به برکت وجود علمای صالح و نیک در منطقه؛

4- دعای بزرگان و اولیای خداوند که در منطقه ساکن هستند.

و به صراحت می توانیم در این مورد اظهار کنیم این زلزله می توانست به فاجعه عظیم انسانی به بار بیاورد و هزاران کشته بر جای بگذارد.

اما با این وجود خداوند متعال رحم بسیار بزرگی کرد و منطقه را حفاظت نمود.شاید برای کسانی این سوال پیش بیاید اگر این موارد فوق است پس نباید زلزله اصلاً رخ دهد می توانیم در این مورد متذکر شویم که خداوند متعال با این وجود می توانست این زلزله را به عذابی دردناک تبدیل کند اما این زمین لرزه را به تذکری تبدیل کرد برای آنان که تاکنون مرتکب نافرمانی حضرت حق شدند که از این پس بازگردند و بر گذشته نادم و پشیمان شوند.

 

 


[ شنبه 92/1/31 ] [ 8:47 صبح ] [ رشید رئیسی ] [ نظرات () ]

1). معده یک اسید فاسد ترشح می کند.
یک مایع بسیار خطرناک است که نیروهای امنیتی هیچ فرودگاهی نمی تواند از شما جدا کند: این مایع در معده تان قرار دارد. سلولهای معده شما اسید هیدروکلرویک ترشح می کنند که ترکیبی فاسد و خورنده است که برای ضدزنگ کردن فلزات استفاده می شود. این ترکیب فلز را داغان می کند اما لایه غشایی معده از این ماده سمی در دستگاه گوارش محافظت می کند تا غذاهای شما را تجزیه کند.
2).وضعیت بدن بر حافظه تاثیر می گذارد.
سالگردازدواجتان را یادتان نمی آید؟ اشکالی ندارد روی یک زانو خم شوید به یادتانمی آید. خاطرات در حواس ما قرار گرفته اند. یک رایحه یا صدا یک خاطره خیلیدور از بچگی را برایتان زنده خواهد کرد. ارتباطات بین این حواس و خاطراتآشکار یا گاهی مرموز هستند. یک تحقیق جدید به کشف این ارتباطات کمک میکند. خاطرات گذشته وقتی در حالت و وضعیت بدنی مشابه قرار بگیرید سریعتر بهذهنتان می رسد.
3).استخوان ها برای تنظیم موادمعدنی بدن می شکنند.
علاوه برمحافظت از اندام ها و عضلات بدن، استخوان ها به تنظیم سطح کلسیم در بدننیز کمک می کنند. استخوان ها حاوی فسفر و کلسیم هستند که دومی مورد نیازعضلات و اعصاب می باشد. اگر ذخیره این عنصر در بدن کم باشد، برخی هورمونهای خاص باعث می شود استخوان ها شکسته تا سطح کلسیم بالا رود تا جایی کهبه یک غلظت خاص و مناسب از این عنصر در خارج سلولها برسیم.
4).بیشتر غذایی که می خوریم برای مغز است.
مغزبااینکه فقط 2 درصد از وزن بدن را تشکیل می دهد، 20 درصد از اکسیژن وکالری های آن را می گیرد. برای تامین منابع کافی برای این عضو مهم بدن، سهسرخرگ مغزی اصلی بطور مداوم اکسیژن به مغز پمپاژ می کنند. هرگونه انسدادیا پارگی در یکی از این رگ ها باعث گرسنه ماندن سلولهای مغزی می شود وموجب می شود که عملکرد مغزی در آن ناحیه آسیب ببیند و منجر به سکته شود.
5).هزاران تخمک غیرقابل استفاده توسط تخمدان هستند.
وقتی خانمها به اواخر چهل و اوایل پنجاه سالگی خود می رسد، چرخه ماهانه قاعدگی کهسطح هورمون ها را در بدن او تنظیم می کند و تخمک ها را برای تلقیح آمادهمی کند، خاموش می شود. تخمدان ها همینطور استروژن کمتر و کمتری تولید میکنند و این مسئله موجب تغییرات احساسی و جسمی در بدن زن می شود. فولیکولهای رشد نیافته تخمک دیگر مثل قبل منظم تخمک تولید نمی کنند. یک دخترنوجوان به طور متوسط 34،000 فولیکول رشد نیافته تخمک دارد در حالیکهتقریباً فقط 350 تای آن در طول زندگی وی رشد می کنند و بالغ می شوند. تخمکهای استفاده نشده بعداً خراب می شوند.
6).بلوغ ساختار مغز را تغییر می دهد.
می دانیمکه تغییرات هورمونی در بدن برای تحریک رشد و آماده کردن بدن برای تولیدمثل لازم هستند اما چرا نوجوانان اینقدر از نظر احساسی ناخوشایند هستند؟هورمون هایی مثل تستوسترون رشد نورون های عصبی در مغز را تحت تاثیر قرارمی دهند و تغییراتی که در ساختار مغز ایجاد می شود تغییرات رفتاری زیادیرا در بر دارد. با بالغ شدن ناحیه جلویی غشای مغز، خامی احساسی، بی عاطفگیو قدرت ضعیف در تصمیم گیری را باید انتظار داشت.
7).موهای سلولی ماده مخاطی را حرکت می دهد.
اکثرسلولها در بدن پوششی مو مانند روی خود دارند که به عملکردهای بسیاری دربدن کمک می کند، از هضم غذاها گرفته تا شنوایی. در بینی، این موها به خشککردن ماده مخاطی در حفره بینی تا گلو کمک می کند. هوای سرد این فرایند خشککردن را کندتر می کند و باعث می شود که ماده مخاطی بالا بیاید و باعث شودکه آب بینیتان بیاید.
8).دندان عقل فقط جای دندان ها در دهان را تنگ تر می کند.
سیر تکاملبی عیب و کامل نیست. اگر بود باید به جای دندان عقل بال در می آوردیم. گاهی اوقات ویژگی های بی استفاده در برخی انواع موجودات ایجاد می شود فقطبه خاطر اینکه آسیبی نمی رساند. اما دندان عقل همیشه هم توسط دندانپزشکانجراحی و کشیده نمی شد. در گذشته، این دندانها یک ست دیگر از دندان هایآسیاب بودند اما با رشد مغز، ساختار استخوان فک ما تغییر کرد و باعث شد کهدیگر دهان جایی برای دندان عقل نداشته باشد.
9).دنیا با شما می خندد.
همانطورکه وقتی کسی کنار شما خمیازه بکشد شما هم به خمیازه می افتید، شواهد جدیدنشان می دهد که خنده هم تقلید برانگیز است. شنیدن خنده ناحیه مغز را تحریکبه آن حرکت در صورت می کند. تقلید نقش مهمی در روابط اجتماعی دارد. اشاراتی مثل عطسه کردن، خندیدن، گریه کردن و خمیازه کشیدن راهی برای ایجادروابط اجتماعی قوی بین یک گروه است.
10).پوست شما چهار رنگ دارد.
همه پوستها در حالت عادی سفید کرم رنگ است. رگ های خونی نزدیک به سطح پوست سرخی بهآن می دهد. رنگ دانه زرد هم پوست را تحت تاثیر قرار می دهد. همچنین ملانینقهوه ای رنگ هم که در واکنش به اشعات فرابنفش ایجاد می شود در تعداد بالارنگ سیاهی به پوست می دهد. این چهار رنگ در اندازه های مختلف میکس شده ورنگ پوست همه نژادهای کره زمین را می سازد


[ دوشنبه 92/1/26 ] [ 8:10 صبح ] [ رشید رئیسی ] [ نظرات () ]

    بزرگترین شبه جزیره : عربستان

 

-         بزرگترین جزیره جهان : استرالیا

 

-         بزرگترین دریا ی جهان : مدیترانه

 

-         بزرگترین دریاچه جهان : خزر یا مازندران

 

-         بزرگترین خلیج جهان : مکزیکو

 

-         بزرگترین کشور جهان : روسیه

 

-         طولانی ترین رود جهان : نیل

 

-         پر اب ترین رود جهان : امازون

 

-         بلند ترین ابشار جهان : انجل در ونزوئلا

 

-         بلند ترین سد جهان : روگونسکی در تاجیکستان

 

-         کوچک ترین کشور جهان : واتیکان

 

-         پر جمعیت ترین کشور جهان : چین

 

-         پر جمعیت ترین شهر جهان : توکیو

 

-         وسیع ترین بیابان جهان : صحرای بزرگ افریقا

 

-         بلند ترین قله جهان : اورست

 

-         بلند ترین کوه اتشفشان جهان : اکونگاگوا در آرژانتین

 

-         پست ترین ناحیه در خشکی ها : اطراف بحرالمیت در اردن

 

-         عمیق ترین ناحیه ی : گودال ماریال

 

-         عظیم ترین یخچال ها : یخچال های قطب جنوب

 

-         پر بارن ترین ناحیه : چراپونچی

 

-         کم بارش ترین ناحیه : بیابان اتاکامی

 

-         گرمترین ناحیه ی جهان : العزیزیه در جنوب لیبی

 

-         سردترین ناحیه ی مسکونی : اویمیاکن در سیبری

 

-         بزرگترین مجمع الجزایر جهان : اندونزی

 

-         بزرگترین فلات زمین : تبت

 

-         بزرگترین دلتای زمین : سندرین در بنگلادش

 

-         عمیق ترین دریاچه : بایکال در روسیه


[ شنبه 91/12/26 ] [ 9:5 صبح ] [ رشید رئیسی ] [ نظرات () ]

سازنده ترین کلمه" گذشت" است... آن را تمرین کن.

  .پر معنی ترین کلمه" ما" است...آن را بکار ببند
 .
عمیق ترین کلمه "عشق" است... به آن ارج بنه
 .
بی رحم ترین کلمه" تنفر" است...از بین ببرش

سرکش ترین کلمه" هوس" است...بآ آن بازی نکن
 خود خواهانه ترین کلمه" من" است...از ان حذر کن
 ناپایدارترین کلمه "خشم" است...ان را فرو ببر.
 بازدارترین کلمه "ترس"است...با آن مقابله کن.
 با نشاط ترین کلمه "کار"است... به آن بپرداز
 پوچ ترین کلمه "طمع"است... آن را بکش
 سازنده ترین کلمه "صبر"است... برای داشتنش دعا کن
 روشن ترین کلمه "امید" است... به آن امیدوار باش
 ضعیف ترین کلمه "حسرت"است... آن را نخور
 تواناترین کلمه "دانش"است... آن را فراگیر
 محکم ترین کلمه "پشتکار"است...آن را داشته باش 

سمی ترین کلمه "غرور"است... بشکنش

سست ترین کلمه "شانس"است... به امید آن نباش.
شایع ترین کلمه "شهرت"است... دنبالش نرو
 لطیف ترین کلمه "لبخند"است...آن را حفظ کن

حسرت انگیز ترین کلمه "حسادت"است... از آن فاصله بگیر
 ضروری ترین کلمه "تفاهم"است... آن را ایجاد کن
 سالم ترین کلمه "سلامتی"است... به آن اهمیت بده.
 اصلی ترین کلمه "اطمینان"است... به آن اعتماد کن.
 .بی احساس ترین کلمه "بی تفاوتی"است... مراقب آن باش
 .دوستانه ترین کلمه "رفاقت"است... از آن سوءاستفاده نکن
 .زیباترین کلمه "راستی"است... با ان روراست باش
 .زشت ترین کلمه "دورویی"است... یک رنگ باش
ویرانگرترین کلمه "تمسخر"است... دوست داری با تو چنین کنند؟
 موقرترین کلمه "احترام"است... برایش ارزش قایل شو.
 آرام ترین کلمه "آرامش"است... به آن برس.
 .عاقلانه ترین کلمه "احتیاط"است... حواست را جمع کن
 دست و پاگیرترین کلمه "محدودیت"است... اجازه نده مانع پیشرفتت بشود.
 سخت ترین کلمه "غیرممکن"است... وجود ندارد.
 مخرب ترین کلمه "شتابزدگی"است...مواظب پلهای پشت سرت باش.
 .تاریک ترین کلمه "نادانی"است...آن را با نور علم روشن کن
 .کشنده ترین کلمه "اضطراب"است...آن را نادیده بگیر
 صبورترین کلمه "انتظار"است... منتظرش باش.
 بی ارزش ترین کلمه "انتقام"است... بگذاروبگذر.
 ارزشمندترین کلمه "بخشش"است... سعی خود را بکن.
 قشنگ ترین کلمه "خوشروئی"آست... راز زیبائی در آن نهفته است.
تمیزترین کلمه "پاکیزگی"است... اصلا سخت نیست.
 .رساترین کلمه "وفاداری"است... سر عهدت بمان
 تنهاترین کلمه "گوشه گیری"است...بدان که همیشه جمع بهتر از فرد بوده.
 محرک ترین کلمه "هدفمندی"است... زندگی بدون هدف روی آب است.
 و هدفمندترین کلمه "موفقیت"است... پس پیش به سوی آن


[ شنبه 91/12/26 ] [ 8:49 صبح ] [ رشید رئیسی ] [ نظرات () ]

همگی ما همزمان با تحصیل در مدارس ، درسهایی از زندگی نیز می آموزیم که هردوی آنها مهم است .مشکل اصلی این است که زندگی قبل از ما هم جریان داشته و ما را هم مانند دیگران در مسیرش با خود می برد و این در حالی است که ما تازه در ابتدای یادگیری و کسب معلومات لازم برای زندگی هستیم و تنها امیدواریم که روزی به همه ی جوانب دست پیدا کنیم ، پس بطور منطقی دانش ما همیشه عقب تر از زندگی است.

در اینجا به درسهایی از زندگی اشاره کرده ایم که براحتی می توانید از آنها بهره بگیرید :

1- طبق گفته ی Richard Carlson " چیزهای بی ارزش را نچشید " ، این بدان معنی است که خیلی از مردم خود را درگیر استرس و به انجام رساندن کارهای بی ارزش می کنند که در نهایت در مقابل اهداف اصلی زندگی ، هیچ ارزشی ندارند .وقتی آنقدر خود را درگیر این مسائل کوچک می کنیم دیگر جایی برای نیل به آرزوهایمان باقی نگذاشته ایم و از لحظات خود هیچ لذتی نمی بریم.

2- "زندگی غیر قابل پیش بینی است " و ممکن است هر لحظه شما را در شیب و فراز قرار دهد " . فقط بگویید "هرگز" و بعد ببینید چه اتفاقی می افتد . برای مقابله با گره هایی که زندگی در مسیر شما قرار داده است ، تنها با ذهنی باز و خوش بین ، به آنها خوش آمد بگویید !!

3- خسته کننده ترین واژه در هر زبان " من " است . بله تصور این است که تکرار این کلمه اعتماد به نفس را بالا می برد. ولی خوب! بیشتر وقتها همه ی آن چیزیی که در مورد خود با تکرار " من " توضیح و تعریف می کنید، واقعیت ندارد! اینکه یک نفر دائما" از خود و فضایل خود تمجید و تفسیر کند ، بسیار خسته کننده و یکنواخت است . این حالت "خود محوری " است نه "اعتماد به نفس "

4- انسانیت مهم تر از مادیات است:اهمیت روابط اجتماعی بسیار مهم تر از درجات مادی است که هر کدام از ما در مسیر آرزوها به آنها می رسیم. بدون محبت و عشق و حمایت خانواده و دوستان در زندگی ، موفقیت های مادی ، خیلی لذت بخش نخواهد بود. با ایجاد تعادل در ملاک های برتری و ارزش های خود ، از ثبات زندگی بیشتری بهره خواهید برد.

5- به غیر از خودتان ، هیچ کس دیگر نمی تواند شما را راضی کند !رضایت و راحتی ذهن شما تنها به عهده خودتان است ! بله ، روابط اجتماعی ، زندگیمان را پر بار تر می کند ، اما خوب ، شاید این روابط به تنهایی باعث شادکامی و رضایت شما نشود.

6- درجه ی کمال و شخصیت:کمالات برای هر شخص زیباست . کلام و اعمال نیک ، به دنبال خود ، اعتماد و اطمینان دوستان را در پی دارد . برای رسیدن به این درجه ، تلاش کنید .

7- بیاموزید که خود ، دیگران و حتی دشمنان خود را ببخشید:انسان جایز الخطاست ، همه ما اشتباه میکنیم ، ولی با کینه توزی و یادآوری صدمات گذشته ، تنها این خودمان هستیم که از زندگی لذت نمی بریم نه دیگران !!

8- "خنده" داروی هر "درد" است . با خوشرویی و تبسم ، دردهای خود را درمان کنید.

9- تغذیه خوب ، استراحت ، ورزش و هوای تازه ، را فراموش نکنید.سلامتی خود را دست کم نگیرید . با رعایت این نکات ، از وضعیت جسمی ایده آل خود ، لذت ببرید .

10-اراده ای مصمم ، شما را به هر چیزی که می خواهید ، می رساند .هرگز تسلیم نشوید و به دنبال رسیدن به آرزوها و اهداف خود تلاش کنید.

11-تلویزیون ، ذهن ما را بیشتر از هر چیزی نابود می کند !از تلویزیون کناره گیری کنید و با ورزش ، مطالعه و یادگیری ، ذهن خود را فعال کنید.

12- شکست را بپذیرید .هر کسی در زندگی ممکن است بارها و بارها شکست بخورد. شکست آموزنده است . به ما یاد می دهد که چطور متواضع باشیم و راه درست تری را برای جبران آن انتخاب کنیم . توماس ادیسون با شکستهای متمادی توانست به هدف خود برسد ، او می گفت :" من شکست نخوردم ، تنها ده ها هزار راه را امتحان کردم که برایم مفید نبود ! و به نتیجه نرسید !"

13- از اشتباهات دیگران درس عبرت بگیرید .یکی از بودائیات پیر چنین می گوید :" یک مرد دانا کسی است که از اشتباهات خود درسی نیک بیاموزد و اما داناتر کسی است که از اشتباهات دیگران درس عبرت بگیرد".

14- از محبت به دیگران دریغ نکنید .زندگی کوتاه است و پایان آن نامعلوم . پس سعی کنید محبت کنید تا محبت ببینید .

15- آنچنان زندگی کنید که گویی روز آخر عمرتان است !!همواره سعی کنید بهترین و مهربان ترین همسر ، رفیق و حتی مهربانترین و بهترین رئیس باشید ، تا زمان وداع با این دنیا به دنیایی زیباتر دست یابیم.


[ شنبه 91/12/26 ] [ 8:47 صبح ] [ رشید رئیسی ] [ نظرات () ]

به جهانی که امروزه ما در آن زندگی می کنیم. جهان ارتباطات نام داده اند و بعبارت دیگر، دنیا مثل یک دهکده، از نظر ابزار و علم ارتباطات کوچک شده و دهکده جهانی نام گرفته، به همین دلیل عصر حاضر را عصر ارتباطات یا عصر اطلاعات هم نام می نهند و از این رو، دانشمندان علوم روان شناسی و جامعه شناسی و حتی مدیریت و کامپیوتر، ارتباطات را بعنوان یک دیدگاه علمی مورد توجه و بررسی قرار داده اند.

رانگین، پژوهشگری است که در طی آزمایشاتی، نتیجه گرفته 70 درصد از زمان بیداری انسانها در برقراری ارتباط سپری می شود و به طورمثال 15 درصد از زمان بیداری، به مهارت ارتباطی ( خواندن ) تعلق می گیرد. پس خواندن بعنوان عملکردی اساسی و پایه آموزش و یادگیری، برای همه افراد، لازم و ضروری است.

با این مقدمه نکاتی را که برای تربیت یک فرزند کتابخوان، مفید است، مطرح می کنیم ابتدا باید خواندن را برای کودک از سالهای نخستین تولد، آغاز کنیم، زیرا در سنین پایین، کنجکاوی کودک برای شنیدن و درک مطالب زیاد است نکته دیگر، تکرار کردن مطالب بطور منظم است یعنی خواندن روزانه ( حتی چند بار در روز ) و مخصوصا" زمانهای فراغت و یا هنگام خواب برای کودکان، در این جریان مطالب یا داستانهایی که تکرار می شوند، اثر مضاعفی در جذب وعلاقه مند شدن آنها به خواندن دارد. زیرا با تکرار مطالب، معنی داستان کاملا" مفهوم می شود ضمن اینکه متوجه 

میشوند، هر داستان دارای آغاز، وسط و پایان است و نیز با جمله بندی و کلمات سئوالی و تعجبی هم آشنا می شوند.

نکته دیگر این است که می توانید با محدود کردن استفاده از وسایل صوتی یا الکترونیکی مثل ویدئو، رایانه و .... زمان و فضای آرام و مناسبی را برای خواندن فراهم کنید در هنگامی که کودک به دلایلی علاقه و توجهی به خواندن نشان نمی دهد، او را وادار به گردش کردن نکنید، بلکه در صورت عدم تمایل او، می توانید خواندن رابه زمان بهتری موکول کنید.

سعی کنید انگیزه درونی را با تهیه کتابهایی که بیشتر مورد علاقه فرزندتان است ایجاد کنید. بطور مثال کتابهایی که دارای تصاویر جذاب ویژه کودکان، و یا موزیکال می باشد، به یاد داشته باشید انگیزه های درونی قوی از   انگیزه های بیرونی، مثل جایزه دادن یا برقراری مسابقه و .... می باشد، در راستای ایجاد انگیزه می توانید فرزندتان را با خود به کتابخانه ببرید، مطمئنا" تنوع کتابها و محیط مناسب کتابخانه در او کشش درونی ایجاد میکند و چه بسا کودک تقاضای عضو شدن در کتابخانه را به شما پیشنهاد خواهد کرد. اگر کودک علاقه دارد که بازی های خود با دوستان و یا مثلا" پیدا کردن پرنده ای را در پارک برای شما بازگو کند، او را تشویق کنید و گفته های او را عینا" یادداشت نمایید، با این روش، او در می یابد که چگونه کلمات درشکل گیری یک داستان مورد استفاده قرار می گیرند و یا حتی می توانید به همراه فرزندتان کتابی درست کنید، به این صورت که عکس های مورد علاقه او، تصاویر جالب، مجله ها، گل ها و حیواناتی که از تکه های پارچه بریده اید و آدمک های کاغذی بچسبانید در این صورت علاقه او به کتاب، دو چندان خواهد شد.

نکته دیگری که به کودک انگیزه کتاب خواندن و کتاب خریدن می دهد، این است که یک قفسه از کتابخانه منزل را به کودکتان اختصاص دهید، به این ترتیب علاوه بر شاد کردن او و احترام گذاشتن به فرزندتان، اهمیتی را که به کتاب خواندن او می دهید را خاطر نشان کنید. همچنین می توانید در مناسبت های مختلف کتاب و حتی کارت عضویت کتابخانه و یا اشتراک مجلات مخصوص کودک به او هدیه دهید.

یکی از فعالیت های شاد و سرگرم کننده، مسابقه کتابخوانی است. به این ترتیب که چند تن از اعضای خانواده و همسالان، می توانند کتابی را مطالعه کنند و در پایان هفته، خلاصه آن را برای یکدیگر بازگو کرده و از یکدیگر پرسش و پاسخ مطرح کنند.

برای شکوفایی ذوق کتابخوانی در کودکان، باید نشان دهید که خودتان به کتاب و مطالعه علاقه دارید، سعی کنید الگوی خوبی برای فرزندتان باشید اختصاص 15 دقیقه " زنگ کتاب " در روز می تواند یک برنامه کاملا" عملی و تشویقی برای کودکان باشد، به این ترتیب که اعضاء خانواده در فرصت مناسب، مثلا" شب ها قبل از خواب، در مکان مشخص جمع شوند و بطور جمعی کتاب بخوانند و سپس با هم به تبادل نظر بپردازند.

خانواده ها، باید بکوشند، بخشی از بودجه ماهانه را به جای صرف خرید لوازم غیر ضروری، به خریدن کتاب اختصاص دهند.

کتاب مناسب کودک، کتابی است که والدین هم از خواندن آن لذت ببرند، با این وجود، هنگام انتخاب کتاب برای کودک، باید به سلیقه و علاقه خود او، بیشترین توجه را داشت.


[ چهارشنبه 91/12/23 ] [ 9:57 صبح ] [ رشید رئیسی ] [ نظرات () ]

   کودکان در ماه های اولیه زندگی، با پاره کردن و ورق زدن کتاب ها در واقع نوعی ارتباط با کتاب و دنیای مطالعه برقرار می کنند. واکنش های مثبت و یا منفی والدین به این امر می تواند زمینه ای برای ایجاد علاقه و یا بی میلی کودک به کتاب در سالهای بعدی زندگی او و حتی در بزرگسالی شود.

اغلب والدین گمان می کنند بچه ها از اسباب بازی بیشترین لذت را می برند و مدام در حال تهیه اسباب بازی برای آنها هستند و به نقش کتاب به عنوان نوعی سرگرمی برای آنها نگاه می کنند. اما براساس یافته های اخیر، اسباب بازی ها نقش کمرنگ تری در رشد ذهنی کودک نسبت به کتاب دارند،به طوریکه در کشورهای پیشرفته وجود کتابخانه در اتاق کودک حتی از تخت خواب او مهم تر است و کتاب ها نقش بسیار زیادی در پرورش قوای ذهنی کودکان دارند

کودک در ماه های اولیه زندگی با پاره کردن کتاب نوعی تخلیه انرژی می کند و پس از آن به آرامش درونی می رسد که این آرامش برای او توام با شادی خواهد بود و او در بزرگسالی می آموزد که با کتاب می تواند به آرامش و شادی برسد و این در وی نهادینه می شود

گروهی از محققان بر این باورند که نه تنها علاقه به کتاب در کودکان امری وراثتی نیست بلکه ما می توانیم این امر را در کودک خود تقویت  یا تضعیف کنیم.
 
خواندن کتاب هنگام خواب برای کودک این امکان را برایش فراهم می آورد تا او خواب آسوده تری داشته باشد

همچنین باعث ایجاد سوالاتی در ذهنش می شود که با فکر کردن درباره این سوالات و یافتن پاسخ برای آنها افزایش هوش و سطح هوشیاری را برای کودک به همراه خواهد داشت

خواندن کتاب برخلاف تماشای تلویزیون باعث ایجاد تمرکز در کودک می شود و این تمرکز برای کودک حس آرامش را به همراه خواهد داشت

خواندن کتاب های داستان برای کودکان باعث ایجاد حس مقایسه در ذهن کودک میان شخصیت های خوب و بد می شود و کودک با پیام داستان متوجه می شود که همیشه شخصیت ها و خصلت های خوب پیروز هستند و همین امر سبب ایجاد ویژگی های مثبت در کودکان می شود

والدین گمان می کنند که کودکان تنها به داستان ها برای گذران وقت گوش می دهند اما این طور نیست، آنها ممکن است ساعت ها پس از خواند کتاب به آن داستان فکر کنند و حتی خود را جای شخصیت های داستان بگذارند

کودکان از داستان ها می آموزند و به همین خاطر سال ها داستان ها در ذهن آنها باقی می ماند

کتاب خواندن برای کودک بسیار مفید است و ذهن آن ها را پویا و حس اعتماد به نفسش را افزون می کند.


[ چهارشنبه 91/12/23 ] [ 9:53 صبح ] [ رشید رئیسی ] [ نظرات () ]

ضعف عزت نفس زاییده ی خود کودکان نیست . بلکه بزرگ ترها و عموما مادران و پدران مسبب این موضوع هستند. از این رو ما اولیاء که مهم ترین تاثیر را بر زندگی فرزندانمان می گذاریم وظیفه داریم به آنان کمک کنیم تا طعم موفقیت را بچشند مرتکب خطا شوند بی آن که احساس شرم کنند و از وجود خود احساس غرور و سربلندی کنند. این امر زمانی به حقیقت می پیوندد که به فرزندانمان نشان دهیم که آنان مهم بی همتا و دارای ویژگی های خاص و منحصر به فردند و از شایستگی و توان کامیابی در تحصیل و زندگی برخوردارند.
تربیت درست کودکان تا حد زیادی در گرو انجام دادن بسیاری کارهای درست و کوچک است . هر پدر و مادری می تواند بسیاری کارهای درست و مناسب انجام دهد تا در فرزندش احساس « خود ارزشمندی » به وجود آورد. شما می توانید از طریق مراقبت گوش دادن ستودن قوت قلب بخشیدن دلگرم کردن و جدی گرفتن فرزند خود به او عزت نفس ببخشید و انسانی کامیاب از وی بسازید. پیشنهادهایی که در پی می آیند شما را به جاده ی منتهی به این مقصود رهنمون می کند.
روش های عملی برای تقویت عزت نفس فرزندان
1 ـ نخستین گام را برای تقویت عزت نفس فرزندتان هم اکنون بردارید : اسمی نامناسب برای فرزند خود انتخاب نکنید که یک عمر مایه ی ناراحتی و سرافکندگی شود.
2 ـ هر روز فرزند خود را در آغوش بگیرید .
3 ـ همواره خوبی ها نقاط قوت و ویژگی های مثبت را در فرزند خود جست وجو کنید .
4 ـ به حرف و درد دل های فرزند خود خوب گوش دهید . حرف او را قطع یا جمله هایش را کامل نکنید . به همه ی حرف های او و احساسی که در آن ها نهفته است توجه کنید.
5 ـ وقتی فرزندتان نیاز به آرامش دارد نگران نباشید که موهایتان آشفته یا لباس هایتان چروک شود . اهمیت قائل شدن برای فرزندتان سبب می شود تا بتوانید رابطه ای صمیمانه و عاطفی با او برقرار کنید. این یکی از پایه های تقویت عزت نفس فرزند شماست .
6 ـ به خواب های آشفته فرزندتان ـ که برای شما بازگو می کند خوب گوش بدهید .
7 ـ برای اسباب بازی های مورد علاقه ی فرزندتان ارزش قائل شوید .
8 ـ همواره به فرزند خود فرصت دیگری بدهید تا خطا و اشتباهش را اصلاح کند .
9 ـ وقتی فرزندتان خردسال است هر کاری دارید کنار بگذارید هر شب او را به رختخوابش برده و برایش قصه بگویید .
10 ـ هنگام بازی کردن با فرزند خود او را درنظر بگیرید و به حرفش گوش بدهید تا دریابید که نظرش درباره ی خودش و شما چیست .
11 ـ موفقیت های فرزند خود راـ هر چند کوچک و ناچیز ـ بستایید .
12 ـ عادت نکنید که فرزند خود را با فرزند دیگران مقایسه کنید .
13 ـ تا آن جا که ممکن است شرایطی پیش نیاورید که به فرزندتان بگویید : « اگر نکنی وای به حالت ! »
14 ـ برخی کتاب های مورد علاقه ی شما ممکن است برای فرزندتان جالب و قابل فهم باشد آن را برای او بازخوانی کنید .
15 ـ اجازه دهید فرزند شما کودک نوزادتان را کمی بغل کرده او را ناز و نوازش کند .
16 ـ اگر هنوز فرزند خردسال شما خودش را خیس می کند و قادر به استفاده از دستشویی نیست کاری نکنید که او احساس کند بچه ی بدی است .
17 ـ برخی اوقات پای تلویزیون بنشینید و برنامه های مورد علاقه ی او را همراه کودکتان تماشا کنید .
18 ـ وقتی برای فرزندتان قصه یا افسانه ای تعریف می کنید که آن را دوست دارد بکوشید نام فرزند خود را روی شخصیت های مثبت یا قهرمان آن قصه یا افسانه بگذارید.
19 ـ به فرزندتان نگویید : « تو دیگر بزرگ شده ای نباید بچگی کنی . »
20 ـ فرزندتان را وادار به کارهایی نکنید که از آن ها هراس دارد .
21 ـ وقتی فرزندتان با شما صحبت می کند حتما پاسخش را بدهید یکی از ارزشمندترین هدیه ها این است که وقت خود را در اختیار او بگذارید. نادیده گرفتن حرف ها و درد دل های فرزندتان سبب می شود که او احساس کند فرد بی ارزش و بی مقدار است .
22 ـ افراد را از سر اجبار مجبور به انجام کاری نکنید . .
23 ـ به فرزندتان یاد دهید بعد از خوردن غذا شکرگزار نعمت های خداوند باشد .
24 ـ با کمک فرزندتان دانه ای بکارید یا گیاهی برویانید .
25 ـ در اواخر زمستان با فرزندتان نخستین نشانه های بهار را جست و جو کنید . (برانگیختن حس کنجکاوی فرزندتان برای درک شگفتی های طبیعت )
26 ـ وقتی در سفر هستید به فرزندتان تلفن کنید و بگویید دلتان برایش تنگ شده است .
27 ـ همواره این بینش را به فرزندتان القا کنید « می دانم که تو از عهده ی انجام دادن آن برمی آیی . »
28 ـ هرگاه خطایی از شما سر زد از فرزندتان عذرخواهی کنید .
29 ـ به این نکته ی مهم توجه کنید که چگونگی رفتار والدین با یکدیگر به اندازه ی نحوه ی رفتار آنان با فرزندشان اهمیت دارد.
30 ـ با دادن مسئولیت کارهای عادی روزانه به فرزند خود او را فردی مسئولیت پذیر بار آورید . (مثل آب دادن به گلدان )
31 ـ همراه فرزندتان دعا و نیایش کنید .
32 ـ اگر فرزندتان گوشه گیر و خجالتی است و در جمع احساس راحت بودن نمی کند در حضور دیگران برایش احترام قائل شوید و در خلوت در آغوشش بگیرید.
33 ـ به یاد داشته باشید هیچ بچه ای نباید با احساس زیادی بودن و سر بار بودن زندگی کند .
34 ـ در حضور فرزندتان از موفقیت های او برای دیگران تعریف کنید .
35 ـ به فرزندتان یاد بدهید که با ادب و با نزاکت باشد . ادب و نزاکت سبب می شود که او در اجتماع عزت نفس بیشتری داشته باشد.
36 ـ نگذارید فرزندتان به بازی های ویدئویی یا رایانه ای خشونت آمیز رو آورد .
37 ـ اگر قرار است اتفاق مهمی (چه خوب چه بد) در خانواده رخ دهد صبر نکنید تا آخرین دقیقه خبر آن را به فرزندتان بدهید. اگر جز این باشد او احساس می کند که وجودش در خانواده اهمیتی ندارد.
38 ـ از به کار بردن کلمه ها و عبارت های توهین آمیز (مانند : گوساله ! یا تو به هیچ دردی نمی خوری ) خطاب به فرزندتان جدا خودداری کنید.
39 ـ تا آن جا که امکان دارد در مسائل و مشکلات مربوط به روابط خواهرها و برادرها دخالت نکنید . معمولا خود آنان مسائل شان را بهتر حل می کنند.
40 ـ حریم خصوصی و امور شخصی فرزند خود را محترم شمارید .
41 ـ در روز جشن نیکوکاری یا جشن عاطفه ها همراه فرزندتان برای کمک بروید .
42 ـ به فرزندتان کمک کنید تا از تغییرات جسمی ای که در دوران نوجوانی و جوانی در او ایجاد می شود آگاه باشد.
43 ـ مراقب باشید که استفاده از رایانه بخش عمده ای از وقت و زندگی فرزند جوانتان را نگیرد تا او را از داشتن زندگی فعال و اجتماعی بازدارد. و به فردی منزوی و محروم از حضور در جمع همسالان تبدیل کند.
44 ـ در پایان هر سال همراه با فرزندتان کامیابی ها و دستاوردهای فردی و خانوادگی دوازده ماه گذشته را مرور و ارزیابی کنید.
45 ـ سعی نکنید در رفتار بینش یا لباس پوشیدن فرزند جوانتان الگویش شما باشید .
46 ـ فرزند خود را با پوشش و سر و وضع مناسب روانه ی مدرسه کنید .
47 ـ به فرزندتان اجازه دهید تا با شما در برنامه ریزی برای بهبود امور جاری خانه و خانواده هم فکری کنند .
48 ـ به فرزندتان نشان دهید که چگونه وظایف و تکالیف بزرگ را به مراحل یا اجزای کوچک تر تقسیم کند و آن ها را یک به یک (قدم به قدم ) انجام دهد تا از دشواری کار کاسته شود.
49 ـ برای واداشتن فرزندتان به انجام کاری به او رشوه ندهید . این ابزار مناسبی برای ایفای نقش مادر یا پدر بودن نیست .
50 ـ به اندیشه ها ایده ها و نظرهای فرزندتان بی اعتنا نباشید و آن ها را بی اهمیت و ناچیز نشمارید .


[ دوشنبه 91/12/21 ] [ 7:58 صبح ] [ رشید رئیسی ] [ نظرات () ]
روش های اعمال قانون
سوال مهمی که برای بسیاری از والدین مطرح می شود، این است که چطور می توانند این قوانین را اعمال کنند و چگونه برای رفتارهای اغلب پیش بینی نشدنی فرزند خود، یک رفتار مناسب در پیش بگیرند به نحوی که قانون وضع شده را خنثی و بی ضرر نکند.  درگذشته ، فلک کردن و استفاده از روش های تنبیهی امری رایج بود و راهی موثر برای اعمال قانون شناخته می شد در دوره مدرن، تشویق و پاداش جزو اصول تربیتی معرفی شد و استفاده از روش های تنبیهی ممنوع شد و در پایان آن دوره بحران های تربیتی بروز کرد که راه حل آن در عصر ارتباطات آشکار شد. در عصر ارتباطات که در آن قرار داریم، تلفیقی از شیوه های تربیتی دوره سنت و مدرن ارائه شده است که شامل تنبیه و تشویق به موقع است. سرلوحه شیوه تربیتی عصر ارتباطات این است که در هر خانه ای قانون لازم است و فرزند بنا به واکنشی که نسبت به آن دارد تشویق یا تنبیه می شود. برای عینی کردن رفتارهای قانونی و غیرقانونی از چراغ راهنمایی استفاده می کنیم. رفتارهای سبز، قرمز و زرد داریم. رفتارهای سبز شامل رفتارهای مثبت، رفتارهای قرمز شامل رفتارهای منفی شایسته تنبیه و زرد شامل 80 درصد رفتارهای کودک است که باید به آن بی اعتنایی شود. بنابراین والدین می توانند به راحتی رفتارهای کودک را دسته بندی و واکنش مناسب را اتخاذ کنند. باید دانست فقط آن دسته از رفتارهای کودک که برای خودش صدمه زننده و آسیب زاست تنبیه در پی دارد. در گذشته تنبیه همراه با ابراز خشم والدین بود اما در حال حاضر تاکید می شود که فقط وقتی تنبیه اعمال می شود که کار وی خطر جانی برایش داشته باشد و والدین نباید وقتی عصبانی هستند، کودک را تنبیه کنند.
ملزومات اجرای قوانین
 اعمال صحیح قانون و آموزش عمل به آن، بسیار وابسته به رفتارهای صحیح والدین در برابر بی قانونی و اعمال شیوه های تنبیهی است. محروم کردن کودک از امتیازات باید به مدت محدود باشد. بهتر است والدین این شیوه را وقتی در آرامش هستند، اجرا کنند در غیر این صورت محرومیت هایی برای وی در نظر می گیرند که اجراشدنی یا منطقی نیست. بنابراین بهتر است به او بگوییم به مدت 2 روز حق ندارد پارک برود، دوچرخه سواری کند یا فعالیت مورد علاقه خود را انجام دهد. در روش دوم که «بیرون مانی» نام دارد، کودک باید در جایی که دوست ندارد قرار بگیرد. هدف این است که ارتباط کودک با محیط بیرون قطع شود اما جایی که کودک قرار دارد، نباید تاریک و ترسناک باشد. او باید متناسب با سنش چند دقیقه ای در اتاق بماند و گریه یا عذرخواهی کودک نباید به توقف تنبیه منجر شود. در روش سوم استفاده از صندلی محرومیت یا تنبیه است که باید رو به دیوار باشد و روی آن قرار بگیرد.
تصحیح افراطی رفتار هم یک روش دیگر است که وقتی کودک شیئی را پرت می کند و می شکند، والدین از او می خواهند آن جا را تمیز کند و این کار را چندین بار تکرار کند. با این شیوه کودک پیامد کارش را فراموش نمی کند.
تشویق های صدمه زننده
نکته ای که درباره تنبیه باید متذکر شد، این است که تشویق بی جا و غیرمنطقی ممکن است به اندازه اجرای نادرست شیوه های تنبیهی صدمه زننده باشد. زیرا تشویق افراطی باعث می شود آستانه رضایت کودک به حدی بالا برود که او به یک کودک همواره ناراضی تبدیل شد.
به این منظور روان شناسان از واژه اقتصاد تشویق استفاده می کنند؛ یعنی استفاده به اندازه، به جا و مناسب از تشویق به منظور بهره وری بیشتر از آن. شکایت بسیاری از والدین از فرزندان خود این است که با وجود داشتن بیشترین امکانات و دریافت بیشترین تشویق ها، کمتر رضایت دارند و از شرایط زندگی خود راضی نیستند.

[ یکشنبه 91/12/13 ] [ 10:18 صبح ] [ رشید رئیسی ] [ نظرات () ]
گاهی اوقات تنها گفتن "ببخشید" یا "متاسفم" کاری از پیش نمی برد و اوضاع را به حالت عادی در نمی آورد. روانشناسان می گویند اگر می خواهید دیگران واقعا و از ته دل شما را ببخشند، لازم است هم با گفتار و هم با کردار خود از آنها معذرت بخواهید.. فرض کنید ناچار هستید تا دیروقت کار کنید و به همین دلیل نمی توانید در مهمانی شام خانواده همسرتان حضور پیدا کنید. همسرتان مسلما از شما خواهد رنجید. برای اینکه از او معذرت بخواهید و او کاملا شما را ببخشد، چه باید بکنید؟
1. بپذیرید که شما مقصر بوده اید.
قبل از هر چیز اعتراف کنید که شما مقصر بوده اید. به جای اینکه همه چیز را به گردن رئیس یا شغلتان بیندازید، بگویید که لازم بود برای کار خود برنامه ریزی بهتری می کردید، یا رئیستان را متقاعد می کردید که مجبورید زودتر محل کارتان را ترک کنید. همسرتان از اینکه شما نسبت به خانواده او، وقت او و یا احساسات او بی ملاحظه بوده اید ناراحت است. اگر مسئولیت برنامه ریزی ضعیف خود را به گردن بگیرید، او از کوره در نخواهد رفت.
2. در مورد اشتباه خود صحبت کنید و احساس واقعیتان را شرح بدهید.
حالا وقت آن رسیده که معذرت بخواهید. به او بگویید که متاسف هستید و می دانید که چنین اتفاقی چه تاثیری بر ذهنیت اعضای خانواده او خواهد داشت. با پذیرفتن تاثیرات اشتباه خود، به او نشان می دهید که شما مسئولیت موضوع را به عهده می گیرید و نسبت به آن بی تفاوت نیستید. برای شما مهم است که خانواده همسرتان چه فکر می کنند.
3. اشتباه خود را جبران کنید.
آخرین کاری که باید بکنید این است که اشتباه خود را از طریق "فیزیکی" جبران کنید. خانواده همسرتان را به شام دعوت کنید و یا برای اخر هفته بعد با آنها قرار گردش یا سفر بگذارید. با این کار معذرت خواهی شما دو جنبه خواهد داشت: حرف و عمل.


[ یکشنبه 91/12/13 ] [ 10:13 صبح ] [ رشید رئیسی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
آرشیو مطالب