بلوچستان
نویسندگان
لینک دوستان

بلوچستان سرزمینی است وسیع و متنوع. این سرزمین کهن دارای یکهزار کیلومتر سواحل زیبا میباشد که از کراچی در پاکستان تا تنگه هرمز گسترده است. مساحت تاریخی آن حدود هفصد هزار کیلومتر مربع میباشد. بلوچستان دارای یکی از قدیمی ترین تمدنهای دیرینه و کهن میباشد و جمعیت آن حدود پانزده تا هیجده میلیون نفر میباشد که بین سه تا پنج میلیون آنان در خارج از بلوچستان زندگی میکنند.  بر اساس کشفیات باستان شناسان، بلوچستان که سابقه تاریخی آن به پانزده سال پیش بر میگردد، قدیمی ترین تمدن بشری را در بطن خود پرورانده است. اگرچه تمامی بلوچها دارای تاریخ، زبان، رسوم، آداب، و فرهنگ مشترک میباشند، ولی بلوچستان بین ایران، پاکستان، و افغانستان تقسیم شده است.  بلوچها همواره در طول تاریخ برای بقاه فرهنگی و حیات ملی خود مجبور شده اند که از هستی و موجودیت خویش دفاع کنند. بلوچها در طول تاریخ به طور ممتد مورد حمله و هجوم همسایگان و بیگانگان قرار میگرفتند. در طول تاریخ قوام مختلفی نظیر ترکها، اعراب، فارسها، پنجابیها، پرتقالیها،و انگلیسها به کشتار و قتل عام بلوچها دست زده اند. بدتر از همه اینها کشتار وحشیانه مغولها و چپاول و تاراج بیرحمانه اسکندر مقدونی بودند که هر کدام به نوبه خویش هزاران بلوچ را قتل عام کردند. نام بلوچستان در کتیبه های میخی داریوش بر بیستون و تخت جمشید "مکا" یا "مکران" ضبط شده و از آن به عنوان استان چهاردهم امپراطوری هخامنشی نام برده شده است (سده ششم پیش از میلاد مسیح). یونانیان باستان در مورد بلوچهای مکران (بلوچستان ) مطالب بسیار زیادی نوشته اند. مورخین مینویسند که نخستین تهاجمی که منجر به کوچ بزرگ آریاها شد هجوم هون های سفید به قسمت باختری رود جیحون بوده که بر اثر آن کوچ اکثریت ساکنین آسیای مرکزی به جانب اروپا آغاز شده است. در این میان بلوچ ها که ساکنین شرقی دریای خزر بودند به نواحی جنوبی و مرکزی ایران (یزد و کرمان) رانده شدند که بعدها از این نواحی نیز به طرف مشرق و سرزمین خشک و صحاری بلوچستان کوچانده شدند. برخی دیگر از مورخین معتقدند که بلوچ ها ساکنان قدیمی آن سرزمین هستند که حداقل پانزده هزار سال قبل از میلاد مسیح در آنجا بوده اند. عده ای دیگر نیز بر این اعتقادند که بلوچ ها از کنار دریای مدیترانه و سرزمین سوریه فعلی  به شرق مجبور به مهاجرت شده اند. فردوسی در شاهنامه  به طور مفصل در مورد تاریخ بلوچ ها نوشته است. به عنوان مثال میتوان از جنگ بلوچ ها و انوشیروان ساسانی نام برد که فردوسی در باره آن می گوید : براه اندر آگاهی آمد بشاه که گشت از بلوچی جهانی تباه.  یا از سربازان بلوچ که در لشکر سیاوش بودند و به جنگ افراسیاب تورانی رفتند ( هم از پهلو و پارس و کوچ و بلوچ       ز گیلان جنگی و دشت سروج). فردوسی صفحات زیادی از شاهنامه را به جنگ ما بین پادشاه ایران زمین (کیخسرو) و پادشاه مکران زمین اختصاص داده است. مدارک و شواهد فراوانی وجود دارد ( به عنوان مثال شاهنامه فردوسی و دیگر مورخین سرشناس ایرانی و عرب) که ثابت می کنند مردم بلوچ همواره در تاریخ به عنوان یک ملت شناخته شده اند. بلوچستان گاهی مستقل تحت حکومت پادشاه مکران و گاهی جزوء امپراطوری ایران بوده اند.بلوچها متحمل ظلم و ستمهای متعددی شده اند اما قساوت و جنایات قاجار بر علیه مردم بیدفاع و بیگناه بلوچ خود داستانی بس دردناک، رنج آور، غم انگیز و نفرت انگیز است. لشکریان قاجاریه بعد از قتل عام هزاران بلوچ، حدود سی هزار مرد اسیر بلوچ را به طریق وحشیانه ای سر بریدند و کشتند و سپس  بیست و سه هزار زن و دختر بلوچ را بعنوان غنائم جنگی اسیر گرفته و بهمراه خود بردند. این زنان بعنوان کنیز، برده و غنائم بین سپاهیان قاجار که از نقاط مختلف ایران بودند تقسیم شدند. جنایات قاجار به حدی سفیح و وقیح بود که کلمه "قجر" به معنی بیگانه جنایتکار در ذهن بلوچ برای همیشه حک شده است.زبان بلوچی از خانواده زبانهای ایرانی و از ریشه هند و اروپایی میباشد که با لهجه های فراوانی استعمال می شود. بلوچی خود زبانی مجزاء از فارسی میباشد. اگر چه وجوع اشتراک بین این دو زبان وجود دارد، فارسی زبانان قادر به درک و استفهام زبان بلوچی نخواهند بود. فرهنگ لغت، کتاب، مجله و ماهنامه های فراوانی به همراه هزاران شعر و ادبیات زبان بلوچی وجود دارد. بیشتر این مجموعه ها در پاکستان، افغانستان، آفریقا، ترکمنستان، و کشورهای عربی چاپ می شوند.   . بلوچها انسانهای آزاده، شجاع، مهربان، مهمان نواز، صادق و وفادار، یکرنگ و غریب نواز، راستگوی و سخت کوش و بردبار میباشند.

 

  

 

 

 

 

 


[ شنبه 91/8/6 ] [ 9:12 صبح ] [ رشید رئیسی ] [ نظرات () ]

بلوچی زبان مردم بلوچ است. این زبان در جنوب غربی پاکستان، جنوب شرقی ایران، جنوب افغانستان، کشور های ساحلی خلیج فارس و نیز ترکمنستان مورد استفاده قرار می گیرد. این زبان از لحاظ ادبیات شفاهی دارای منابع غنی است. داستان ها، حماسه ها، اشعار و سایر انواع ادبی سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر منتقل شده اند. این زبان جزء خانواده زبان های هند و ایرانی است که در شاخه ایرانی قرار دارد. زبان بلوچی در دوره های متمادی تحت تاثیر زبان های مختلف بوده است زیرا این زبان تا به حال زبان رسمی هیچ کشور و یا ایالتی نبوده و زبان مغلوب بوده است. دلیل دیگری که زبان بلوچی از زبان های دیگر تاثیر پذیرفته است ارتباط مردم بلوچ با سایر اقوام در اطراف خویش است.

این زبان از سه زبان فارسی، عربی و اردو تاثیر زیادی در سطح واژگان پذیرفته است. این زبان مانند هر زبان زنده ای در حال تغییر و تحول بوده است. این تغییرات در برهه ای از زمان تند و در بسیار موارد کند بوده است. اما تغییرات در هر زبانی ضروری است تا آن زبان خود را با نیاز های گویشوران و تغییرات جامعه وفق دهد زیرا مهم ترین کارکرد زبان ارتباط است. آنچه که در این نوشتار درباره ی آن بحث خواهیم کرد مسئله مدرن سازی زبان بلوچی برای برطرف کردن نیاز های گویشوران خویش است. آیا زبان بلوچی توانسته خود را با شرایط محیطی و اجتماعی جامعه ای که در آن تکلم می شود وفق دهد؟ آیا گویشوران می توانند نیازهای زبانی خود را با این زبان بر طرف کنند؟ حال با روش های علمی به طرح مسئله و بیان جواب های مناسب برای سوالات مطرح شده خواهیم پرداخت.

فیشمن در بررسی مشکلات زبانی ملت ها آنها را به سه دسته تقسیم بندی می کند. دسته اول ملت های جدید در حال توسعه مانند کشورهای آفریقای شرقی هستند. ملتهای قدیمی در حال توسعه مانند کشورها خاورمیانه در دسته دوم قرار می گیرند. ملتهای میانی دسته سوم را تشکیل می دهند که پاکستان را می توان در این دسته قرار داد. در این دسته بندی هر کدام از دسته ها دارای مشکلات و مسایل خاص خود هستند. مشکل کشورهای جدید در حال توسعه ایجاد و حفظ ادغام سیاسی و فرهنگی-اجتماعی است. در کشور های قدیمی در حال توسعه اگرچه ادغام برپایه تاریخ و گذشته باشکوهشان صورت گرفته است ولی دغدغه اصلی این جوامع مدرن سازی است. در این جوامع زبان کلاسیک معیار با زبان مردم عام تفاوت دارد و این زبان معیار باید از مرحله مدرن شدن عبور کند. در میان ملل میانه، علاوه بر ایجاد ادغام فرهنگی-اجتماعی، باید با روند مدرن شدن نیز مواجه شوند. ایران کشور بزرگ اقوام ایرانی در دسته کشورهای با سابقه در حال پیشرفت قرار می گیرد، بلوچی نیز به تبع آن در همین بخش قرار می گیرد. بلوچستان دارای تاریخ چند هزار ساله است، بلوچستان تاریخ پر عظمت و گذشته پرشکوهی داشته است که این در ادبیات بلوچ و غیر بلوچ انعکاس داشته است، حال با توجه به نظریه فیشمن مشکل اصلی زبان بلوچی عبور از پروسه مدرن شدن است.

جهان در قرن بیست و یکم با سرعت فزاینده ای در حال پیشرفت است، هر روز تکنولوژی جدید وارد بازار می شود و زبان هر کشور باید بتواند در مواجه با چنین پیشرفت هایی نیازهای زبانی کاربران خویش را مرتفع کند. زبان دارای ویژگی های متعددی است که یکی از آنها باروری است. یعنی گویشوران هر زبان می توانند به تعداد نامحدود جمله جدید بسازند. زبان سیستم بسته ای نیست بلکه یک طرف آن گشوده است و همین باز بودن سیستم باعث گسترش زبان می شود. برای اضافه کردن واژگان جدید به هر زبانی روش های گوناگونی وجود دارد، مهمترین روش قرض گرفتن از زبان دیگری است. واژه ای برای نامیدن یک جسم در زبان مبدا تولید می شود، زبان مقصد برای آنکه آن جسم را عنوانی بدهد آن واژه را از زبان مبدا قرض می گیرد. در روش قرض گیری کلمه باید کمی دچار تغییر حداقل در سطح آوایی شود تا بتواند برای گویشوران زبان مقصد قابل بیان باشد. روش دیگر ابداع است؛ در این روش واژه ای کاملا جدید در زبان تولید می شود که هرگز وجود نداشته است. از دیگر روش ها در فرایند زایشی زبان می توان به ترکیب، کوتاه کردن و تبدیل نام برد. در بلوچی عمدتاً از روش قرض گرفتن برای نام گذاری اشیاء جدید استفاده شده است. مثلا کامپیوتر که یک کلمه انگلیسی است با کمی تغییرات در سطح آوایی وارد واژگان این زبان شده است. از نمونه های دیگر می توان به کلماتی مانند “مانیتور، لامپ، تلویزیون، رادیو و… ” اشاره کرد. البته بلوچی در بعضی موارد از واژگان داشته برای نام گذاری اشیاء با استفاده از روش ترکیب بهره جسته است. مثلا “بالی غراب” به معنی هواپیما از ترکیب دو واژه “بالی” و”غُراب” ساخته شده است و هر دو در قاموس واژگان بلوچی وجود داشته اند.

روش ابداع توسط چند محقق بلوچ برای ساختن واژگان جدید نیز استفاده شده است، مهمترین شخصیت بلوچ که در ابداع لغات بلوچی کارهایی انجام داده است سید ظهورشاه هاشمی بوده است. او در فرهنگ لغت خود واژگان زیادی را ابداع کرده است. با توجه به روش های مذکور که بلوچی از آنها برای تولید و ایجاد واژگان جدید استفاده کرده است، می توان این نتیجه را گرفت که بلوچی یک زبان پویا است که در گذر از مرحله مدرن شدن از روش های متعددی برای برطرف کردن نیازهای زبانی گویشوران خویش سود می جوید. این روش ها نیز نشان گر آنند که بلوچی مانند دیگر زبان های دنیا برای بارورسازی واژگان خود از همان روشهایی بهره می برد که سایر زبان های دنیا از آن سود جسته و می جویند. بلوچی در پروسه مدرن شدن دارای مشکلاتی نیز می باشد که می توان به مشکلات نگارش آن اشاره کرد. زبانشناسانی مانند دکتر جهانی؛ استاد دانشگاه آپسالا، در کتاب خود به بررسی این مشکلات زبان بلوچی از لحاظ تعیین زبان معیار و رسم الخط واحد پرداخته است. در حقیقت انتخاب لهجه معیار و رسم الخط واحد از مراحل مدرن شدن هستند. بلوچی دارای لهجه ها و رسم الخط های متفاوتی است که انتخاب لهجه و رسم الخط معیار بر اساس مطالعه انجام شده توسط دکتر جهانی کار سهلی است. یعنی باید لهجه و رسم الخطی را برگزید که گویشوران بلوچ در خواندن و نوشتن آن کمترین مشکل را داشته باشند. انتشار مقالات، روزنامه ها، مجلات و کتب مختلف به زبان بلوچی که عمدتا در پاکستان به چاپ می رسند روند گزینش لهجه و رسم الخط معیار را تا حدودی تکمیل کرده است. اما هنوز مشکلاتی در سطح نگارش وجود دارد که باید تغییراتی برای برطرف بهتر نیاز هایی زبانی گویشوران این زبان ایجاد شود. بلوچی مانند هر زبان زنده دنیا دارای کمی ها و کاستی هایی می باشد. این زبان برای آنکه بتواند به عنوان یک زبان زنده دنیا در میان گویشوران خویش عمل کند، مانند هر زبان دیگر نیاز به تغییر تحول و اصلاح دارد. بلوچی تا به حال توانسته با حفظ ساختار خود با استفاده از روش های متعدد نیازهای زبانی گویشوران خود را بر طرف کند گر چه در این مرحله مدرن شدن با مشکلاتی نیز مواجه بوده است. پروسه مدرن شدن بلوچی اگرچه تا برای افراد غیر متخصص نامطلوب بوده است ولی این روند نیاز های زبانی را تا حدودی برطرف کرده است. بلوچی کمتر در سطح عموم آموزش داده می شود و همین امر باعث کند شدن روند مدرن شدن بلوچی حداقل در زمینه نگارش شده است. تحقیق زبانشناسان درباره زبان بلوچی می تواند روند مدرن سازی بلوچی را تسریع بخشد.


[ چهارشنبه 91/7/19 ] [ 10:53 صبح ] [ رشید رئیسی ] [ نظرات () ]

اینکه بلوچها قبل از گرویدن به دین مبین اسلام آئین زرتشتی داشته اند برای آنانکه اهل تحقیق هستند و…

مطالعه تاریخی از بلوچستان دارند پوشیده نیست زیرا هنوز آثاری از آتشکده های بلوچها در نقاط مختلف سیستان و بلوچستان موجود است همچون آثار تاریخی کوه مهرگان در سراوان وآتشکده های دهانه غلامان در سیستان و چندین جای دیگر در بلوچستان یکی از آئین ها و مراسم به جا مانده از ایران باستان عید نوروز وجشن بهار طبیعت است که برپایی این مراسم آئینی و جشن باستانی هیچگونه مغایرتی بادستورات دین اسلام ندارد بلکه بسیاری ازمراسم ان را ازجمله دید و بازدید(صله رحم) و درخت کاری بزرگان دین اسلام تائید و مورد تاکید قرار داده اندبه همین دلیل نه به عنوان یک سنت مذهبی بلکه به عنوان یک آئین کهن ملی و باستانی هنوز در بین اقوام ایرانی زنده مانده و رواج دارد بلوچها نیز به عنوان یکی از اقوام اصیل آریایی و ایرانی همچون سایر اقوام آریایی نوروز و بهار طبیعت وشکوفایی غنچه های آن را گرامی داشته و جشن می گیرندو از قدیم الایام سفره ای به پهنای وسعت بلوچستان و پر از هفت سین به قرار زیر پهن می کردند:
1-سهر رنگ کنگ: یعنی سرخ رنگ کردن پشم و شاخ گوسفندان با حنا درایام نوروز
2-سوز نی: نواختن نی توسط چوپانانی که با نواختن سرودهای شاد همراه با ترنم زیبای بهار گوسفندان را به طبیعت سبز و چراگاه های بهاری می بردند
3-سوختن اسپندو دود کردن اسپند در لحظه تحویل سال در ظرف مخصوص سفالی به اعتقاد دفع بلا در طول سال
4-سرودن آواهای جشن بهارگاه و بهار چرانی
5-سبز کردن سردر منازل با برگ درخت خرما و نهالکاری یعنی پاجوش ها و نهال های درخت خرما که برای آماده سازی کاشت در اسفند ماه دورتادور ریشه آنها را با گونی پوشانده و هر روز چندین بار گونی را با آب خیس میکردند یا در کنار جوی آب قنات قرار می دادند تا خشک نشود و هنگام تحویل سال و شروع بهار بزرگتر ها به عنوان عیدی به کوچکترها می دادند تا بکارند
6-سرمه سایی: در قدیم هنگام نوروز زنان سنگ سرمه را می سائیدند و برای استفاده در طول سال آماده و در ظرفی به نام سرمه دان نگهداری می کردند وبه دختران هدیه می دادند
7- سور کردن: یعنی ختنه پسران را در ایام نوروز هفت شبانه روز جشن می گرفتند و با اجرای رقص محلی دو چاپی و اجرای بازی محلی جی تا پاسی از شب را بیدار بودند ختنه پسران در این ایام دلیل بهداشتی هم داشته زیرا در این فصل هوا معتدل بوده و با توجه به اینکه ختنه با روش های قدیمی و سنتی انجام می شد امکان عفونت در هوای بهاری کمتر بود.
از هفت سین که بگذریم در بلوچستان اسم نوروز به عنوان اسم پسر در میان بلوچها بسیار رایج است در حالی که در بین سایر اقوام ایرانی اسم نوروز در نامگذاری پسرنشان کمتر مرسوم است.
شعرای بلوچ نیز در باره نوروز و جشن بهارگاه سروده های زیادی دارند.


[ چهارشنبه 91/7/19 ] [ 10:50 صبح ] [ رشید رئیسی ] [ نظرات () ]

چستان

نام بلوچستان در کتیبه‌های بیستون و تخت‌جمشید داریوش بزرگ هخامنشی، ماکا یا مَکَه آمده است و ایالت چهاردهم بوده است.بلوچستان را در زمان ساسانیان، کوسون می‌گفتند اما کهن‌ترین نام آن همان ماکا یا مک می‌باشد که هرودت آن را مِکیا یا مکیان خوانده است.نام‌های ذکرشده تا پس از اسلام در میان مردم معمول بوده است، زیرا در سده‌ی نخست هجری قمری که عرب‌ها بر این سرزمین دست یافتند، مکران نام داشت. بدین‌ ترتیب سده‌ها این سرزمین مکران نامیده شده است و جهان‌گردان عرب هم به نام مکران از این ناحیه یاد کرده‌اند.به باور برخی مورخان، بلوچ‌ها در گذشته‌ی بسیار دور ازمناطق دیگر به مکران مهاجرت کرده‌اند و از این زمان به بعد نام بلوچستان از آنان ماخوذ شده است.

زبان

مهم‌ترین زبان جنوب‌شرقی ایران، زبان بلوچی است که آن را به‌خاطر گونه‌ی کهن بسیاری از واژگان، باید از زبانهای مهم ایرانی شمرد. زبان بلوچی با زبان پهلوی اشکانی و نیز پهلوی اوایل دوره‌ی ساسانی نزدیک است.زیرا در اثر سختی رفت و آمد در همه‌ی سده‌های گذشته و همچنین نبود آمیختگی با دیگر گویش‌ها، صورت اصلی کلمه‌ها در این زبان پیوسته بدون دگرگونی مانده است.

زبان بلوچی از نظر زبان‌شناسی و نیز شناختن ریشه‌ی بسیاری از واژه‌ها و سابقه‌ی برخی اصطلاح‌های رایج در زبان‌فارسی، از منابع مهم به‌شمار می‌رود و می‌توان آن را به دو بخش زیر تقسیم کرد:

1- بلوچی شمالی یا سرحدی: این گویش در نواحی زاهدان، خاش و سیستان متداول است.

2- بلوچی  جنوبی: در ایرانشهر، سراوان،سرباز و چابهار بدان سخن گفته می‌شود که با وجود تفاوت در بیش‌تر واژگان، برای افراد هر دو دسته قابل تشخیص است.

نژاد

پژوهش‌گران بر این باورند که آریایی‌ها در روزگاری بسیار کهن در دشت پامیر، آسیای میانه، ارمنستان، ارتفاعات کارپات، ساحل‌های رود دانوب پایین، آلمان، اسکاندیناوی و به‌بیان دیگر در شمال اروپا و آسیا زندگی می‌کرده‌اند.

بعدها یعنی حدود 4000سال پیش از میلاد، در اثر زیادشدن جمعیت و یا برخی علت‌های دیگر، از این سرزمین‌ها به‌مهاجرت پرداخته و هر دسته از آنان به‌جانبی رهسپار شده و در آن اقامت گزیدند.

گروهی از این قبیله‌ها از راه خوارزم به‌سوی بلخ و پیرامون آن سرازیر شده و در حدود شرقی و شمال‌شرقی ایران کنونی ساکن گردید. بعدها همین گروه به‌سوی غرب پیش آمد و به‌شعب و قبایل گوناگون بخش شدند.

شاهان هخامنشی، بخش اعظم این سرزمین‌ها و اقوامی را که در آن زندگی می‌کرده‌اند به زیر فرمان خود درآوردند. در برخی از کتیبه‌های داریوش از جمله کتیبه‌ی بیستون که در آغاز سال 520 پیش از زایش یه‌فرمان وی در صخره‌ای از کوه بیستون کنده شده از ایالت‌های 23گانه‌ی هخامنشی از جمله ماکا(بلوچستان )نام برده شده است

بی‌تردید قوم سخت‌کوش بلوچ نیز از همین اقوام آریایی جدا شده و پس از گذشتن از بخش‌های شمالی به‌ناحیه‌ی جنوب آمده است. در این مورد نزدیکی زبان بلوچی به زبان باستانی اقوام مادی، موید این نظر است. با توجه به بررسی و اندازه‌گیری‌های انجام شده توسط دانشمندان نژادشناس از درازای بدن همه‌ی طوایف و قبایل از جمله مردم بلوچستان، آشکار شده است که مشخصات نژادی بلوچ‌ها و آریاییان کاملاً شبیه و یکسان بوده و درنتیجه قوم بلوچ، ایرانی نژاد و همانند کُرد، لُر ، فارس، آذری، تاجیک و… شعبه‌ای از نژاد آریایی می‌باشند

بلوچ‌ها، قامتی بلند و کشیده دارند که میانگین درازای آن به 170 و در حداکثر آن، به 190 سانتی متر می‌رسدهمچنین سروصورتی پهن با موهای بسیار، جمجمه‌ای بزرگ به اندازه‌ی 80-81 و بینی کشیده و چشمانی درشت که از ویژگی‌های طبیعی و ایرانی بودن آن‌ها است.


[ چهارشنبه 91/7/19 ] [ 10:46 صبح ] [ رشید رئیسی ] [ نظرات () ]

فن آرایش از فنون بسیار قدیمی است که شواهد باستانی آن از سه هزار سال پیش از میلاد، امروز بوسیله مکتشفین از زیر خاک بیرون می آید.

 

 چندی قبل از حفریات تاریخی‏ واقع در بلوچستان پاکستان‏ اشیائی یافت شد که 4500 سال قبل زینت‏ بخش بانوان‏ آن عصر بوده. این اشیاء بعضی از فلز و برخی از سنگهای الوان ساخته‏ شده و نهایت ظرافت و زیبائی در آنها بکار رفته است. از مجسمه‏ هایی که از محل مزبور کشف شده میتوان اینطور حدس زد که زنان و دختران‏ آن دوره‏ ها گیسوان خود را به دو رشته یافته و آنها را در جلوی سر قرار میداده‏ اند.

نوع دیگر آرایش مو که هنوز هم معمول است این بود که فرق را از وسط سر باز کرده و دو طرف را بافته و به پشت سر میانداخته‏ اند. در گذشته‏ بانوان یکی دو النگو بدست راست و ده‏ها النگو بدست‏ چپ تا نزدیک آرنج میکردند. زیورآلات بانوان عبارت‏ بوده است از گردن‏بند و النگو و گوشواره‏ های مخروطی‏ شکل که هنوز هم معمول است. معلوم میشود که لباس‏ آنان مانند ساری طوری بوده که بازوی چپ را میپوشانیده‏ و بازو و دست راست تقریبا عریان بوده است.

از حفریات‏ شهر تاریخی موینجودارو که روابط زیادی نیز با تمدن بلوچستان داشته است، مجسم? رقاصه‏ ای بدست آمده که طرز لباس و زینت‏ آلات و آرایش مو آن‏ شبیه به زنان جنوب بلوچستان می باشد که هنوز هم‏ دختران روستائی شمال بلوچستان و پنجاب غربی پاکستان‏ کم‏ و بیش بدین نحو آرایش میکنند. وسائل آرایش‏ بانوان ثروتمند عبارت بوده از گردن‏بندهای چند رشته‏ ای، بازو بندهای طلائی، کمربندهای طلائی الوان، مهره‏ های‏ رنگ‏ارنگ و زیورآلات مخروطی شکل، آنها از گوش ماهی های‏ رنگارنگ برای ساختن گردن‏بندهای ظریف استفاده‏ میکردند.

بدیهی است که‏ امروزه عده زیادی از بانوان که در شهرهای کوچک و بزرگ‏ بلوچستان زندگی میکنند از آرایش جدید بخوبی اطلاع‏ دارند. ولی بسیاری دیگر عقیده دارند آرایشهای‏ قدیم که سالهای سال تحت تجربه قرار گرفته بهتر از آرایش امروز است. البته باید این نکته را از نظر دور نداشت که در فرهنگ مردم بلوچ، عموماً آرایش مخصوص زنان شوهردار است، زیرا هنوز عقیده کلی بر این است که زیبائی و آرایش‏ یک دختر همانا سادگی و بی‏ آلایشی اوست و از طرف‏ دیگر اگر زن شوهرداری آرایش نکند و زیورآلات بکار نبرد دیگران آنرا بفال بد میگیرند. زنان بلوچ‏ برای آرایش چشم معمولا از برخی مواد سنتی که با بعضی مایعات خوشبو مخلوط می شود استفاده می کنند. سرمه را هم برای تقویت چشم و خوش‏حالت نمودن‏ آن بکار میبرند. حنا نیز همچنان که در برخی مناطق ایران مرسوم‏ است هنوز در بلوچستان یکی از وسائل آرایش دستها و ناخن‏ها و رنگ کردن گیسوان خاکستری است.

در گذشته، زنان بلوچ برای رنگی کردن لب های خود از ریش? درختی بنام “مُزوانک” استفاده می کردند، البته این روش هنوز هم در بسیاری از مناطق بلوچستان مرسوم است، ولی با شکلگیری سبک های جدید شهری، جنبه آرایش خود را تا حد زیادی از دست داده‏ است. بانوان بلوچ عموما دارای موهای بلند میباشند و اغلب با بافتن نوارهای مشکی به طول موهای خود میافزایند (در گذشته) و روغنهای مختلف از قبیل روغن نارگیل، روغن‏ آمله و روغن خردل برای آرایش مو بکار میبرند، همچنین ماده ای بنام “رینک” که از شیر? درختان خاصی بدست می آید در گذشته برای تقویت مو استفاده می شده است.

عطریات‏ یکی از مهمترین وسائل آرایش زنان بلوچ است، زیرا مردان بلوچستان نیز به عطر علاق? خاصی دارند. استفاده از ابزارهای کوچک و ظریف از جنس طلا که بر روی بینی و گوش ها نصب می شود نیز در فرهنگ بلوچ رایج است.

از زیبایی های فرهنگ مردم بلوچ اینکه بطرز عجیبی خود را با سبک های جدید و متجددانه تطبیق داده و بخوبی از متدهای جدید بهره گرفته است، زیرا با هجوم ابزارها و مدل های غربی نه تنها تحت تاثیر و تحریف آنان قرار نگرفته، بلکه اصالت خود را حفظ و در عین حال سبک های جدید و عامه پسند را ابداع نموده است، و همین انعطاف پذیری موجب شده تا مورد استقبال و تحسین جامع? بلوچ و حتی فرهنگ های دیگر قرار گیرد.


[ چهارشنبه 91/7/19 ] [ 10:42 صبح ] [ رشید رئیسی ] [ نظرات () ]
فرزندچندم خانواده هستید؟
آیا فکر می کنید اینکه فرزند چندم خانواده باشید، می تواند بر شکل گیری شخصیت شما تاثیر گذار باشد؟ این مقاله را با ما دنبال کنید تا به همه چیز در این رابطه ببرید!


- فرزندان اول خانواده

نقاط مثبت: آنها ذاتاً فرمانده به دنیا آمده اند. احتمالاً رئیس جمهورها، فضانوردان و مدیرعاملین همه فرزندان اول خانواده هستند. فکر می کنند که همیشه حق و اولویت در هر کاری با آنهاست. فرزندان اول به دو دسته تقسیم می شوند: پرورش دهندگان افراد مطیع یا متحول کنندگانی سلطه جو. هر دو یکسان هستند فقط از متدهای مختلفی استفاده می کنند. معمولاً فرزندان اول خانواده، افرادی ایرادگیر، مشکل پسند، و دقیق هستند و عاشق توجه به جزئیات مسائلند. افرادی وقت شناس، منظم، و با کفایتند که دوست دارند همه چیز به بهترین نحو انجام شود. از مسائل غافلگیر کننده نیز به هیچ وجه خوششان نمی آید.

نقاط منفی: معمولاً این افراد کمی بداخلاق، ترشرو بی احساس به نظر می آیند. گه گاه به خاطر زورگویی و فشاری که بر سایرین می آورند، تهدید کننده و رعب آور هستند. چون فکر می کنند که همیشه حق با آنهاست و فقط خودشان همه چیز را می دانند، به دیگران اطمینان کمی دارند. ریاست مآب، ایرادگیر و نسبت به اشتباهات حساس و نکته سنج هستند.

- فرزندان وسط خانواده

نقاط مثبت: فرزندان وسطی، افرادی خانواده دوست هستند که دیگران از بودن با آنها لذت می برند. مهمترین نیاز آنها، آرام نگاه داشتن اقیانوس پرتلاطم زندگی است و شعار آنها “آرامش به هر قیمتی” است. اینها افرادی بسیار آرام و بی سر و صدا، شیرین و دوست داشتنی هستند و شنوندگان خوبی به شمار می روند. مهارت زیادی در حل مشکلات دارند چون همیشه هر دو جنبه ی یک مشکل را بررسی می کنند و دوست دارند همه را خوشحال کنند. همین مسئله باعث می شود که مشاوران و میانجیگران خوبی باشند.


نقاط منفی: نسبت به فرزندان اول خانواده، احساس سلطه گری کمتری دارند، اما دوست دارند همه آنها را ستایش کرده و دوست بدارند—یا حداقل با آنها احساس شادی و خوشبختی کنند. از آنجا که سعی در راضی نگاه داشتن همه دارند، ممکن است به افرادی وابسته تبدیل شوند. نمی توانند خوب تصمیم بگیرند تا جایی که باعث رنجاندن دیگران می شود. همچنین برای شکست و اشتباهات دیگران، خود را سرزنش می کنند.

فرزندان آخر خانواده

نقاط مثبت: افرادی شاد و سرزنده اند که این شادی و سرخوشی را با خود همه جا می برند و دیگران را نیز از آن بهره مند می کنند. مهارت های مردمی آنها بسیار قوی است و عاشق این هستند که دیگران را با حرف ها و کارهایشان سرگرم کنند. هیچ کسی برای آنها غریبه نیست و به سرعت با همه صمیمی می شوند. افرادی برونگرا هستند که از وجود دیگران انرژی می گیرند. از ریسک کردن واهمه ای ندارند.


نقاط منفی: خیلی زود خسته می شوند. از طرد شدن واهمه داشته و افق توجهاتشان کوتاه است. افرادی خود گرا هستند. معمولاً به خاطر توقعات غیر واقعیشان از رابطه، که تصور می کنند در همه ی رابطه ها باید همیشه خوشی و خنده برقرار باشد، رابطه های زیادی را به فنا می دهند. اما نمی دانند که عمر چنین رابطه هایی بسیار کوتاه است


[ چهارشنبه 91/7/19 ] [ 10:1 صبح ] [ رشید رئیسی ] [ نظرات () ]



برای این که بدانید از نظر وضعیّت و معنوی چگونه هستید، به پرسش های زیر پاسخ دهید:

1 . آیا درباره ضعف های خود تا به حال، فکری جدّی کرده اید؟

2 . آیا در مورد شناخت اشتباهات خودتان همانند توجه به خطاهای دیگران، سریع و باریک بین هستید؟

3 . آیا تمام تلاش خود را برای اصلاح نقص های خود به کار می برید؟

4 . آیا انتقادپذیر هستید و از انتقاد ، بهره می گیرید؟

5 . آیا از تعالیم اخلاقی و مذهبی پیروی می کنید و مقید به انجام دادن واجبات هستید؟

6 . آیا به ارزش های دینی همچون: نماز جماعت ، نماز اوّل وقت ، توجه به دعا ، خیرخواهی و کارگشایی و ... پایبند هستید؟

7 . آیا کتاب های مذهبی مطالعه می کنید؟

8 . آیا در برابر دعوت به مجلس گناه (همچون مجلس غیبت ، مشروب ، موادّ مخدّر ، قمار و ... از خود، واکنشی نشان می دهید؟

9 . آیا برنامه منظّمی برای کارهای روزانه و هفتگی خود دارید؟

10 . آیا در برابر گناهان و لغزش هایی که از شما سر می زند، ناراحت می شوید؟

11 . آیا برای تقویت بنیه دینی و معنوی خود، برنامه ای (مثلاً شرکت در جلسات مذهبی) دارید؟

12 . آیا دوستان نزدیک و همنشینان شما از طبقه مذهبی هستند؟

13 . آیا تاکنون در زندگی ، سؤال مذهبی ای برایتان پیش آمده است که به دنبال پاسخ آن رفته باشید؟

هر پرسش ، پنج امتیاز دارد. مجموع امتیازاتِ پاسخ های مثبت خود را جمع نمایید و وضعیت معنوی خود را به دست بیاورید. آیا در سطح عالی هستید یا متوسط یا ضعیف؟ امتیاز 50 تا 65 را عالی و 30 تا 50 را متوسّط و پایین تر از 30 را ضعیف در نظر بگیرید.24


[ چهارشنبه 91/7/19 ] [ 9:59 صبح ] [ رشید رئیسی ] [ نظرات () ]

جمعیت شهرستان سراوان 220 هزار نفر است. سرچشمه رودخانه و منتهی به بخش رودخانه ماشکید در این شهرستان واقع می باشد. ارتفاعات : کوه بیرک ، کوه سفید ، کوه بم پشت ، کوه سیاجان. رودخانه ها: ماشکید،سیمش ،روتک.

     آب این شهرستان ازطریق 1269حلقه چاه 307 رشته قنات 272 رشته چشمه با میزان آبدهی 183میلیون متر مکعب و رودخانه های ماشکید با میزان آبدهی متوسط سالانه 80 میلیون متر مکعب تامین می شود.

      شهرستان سراوان دارای اقلیم بیابانی گرم و خشک می باشد . میانگین بارش سالانه در این شهرستان 6/104 میلی متر و متوسط دمای آن در سال 82  از 43 الی 4- درجه سانتی گراد درتغییراست .

      سراوان در سال 1326 به شهرستان تبدیل شده است و قبل از ورود نیروهای دولتی به این منطقه نوع اداره و حکومت در منطقه ملوک الطوایفی بوده و شستون نام قبلی این شهرستان بوده که بعدا از آن به سراوان یاد شده است. مردم شهرستان سراوان به زبان بلوچی تکلم می کنند و زبان فارسی نیز رایج است. میزان باسوادی شهرستان در سال 82 ، 1/69 درصد بوده  است .این شهرستان از سال 75 تاکنون تنها یک بیمارستان 190 تختخوابی دارد که امر بهداشت و درمان را در این شهرستان با مشکلات عدیده ای مواجه کرده و مردم برای مداوای بیماریها باید فاصله طولانی را تا مراکز درمانی طی کنند.از اماکن سیاحتی تاریخی و جاذبه های گردشگری این شهرستان می توان به  قلعه سب  ، قلعه کنت ، مسجد جامع دزک ، منطقه سرسبز و دیدنی دره نگاران و آرامگاه های روستای جالق و زیارتگاههای متعدد اشاره کرد همچنین سفال کلپورگان ، سوزن دوزی ، سکه و آیینه دوزی و جواهر سازی نیز از صنایع دستی رایج در سراوان می باشد. در سال زراعی 83-1382 سطح زیر کشت محصولات زراعی و باغی شهرستان سراوان بالغ بر  25471 هکتار بوده است که 9/15 درصد از سطح زیر کشت استان را تشکیل می دهد .در شهرستان سراوان، 16203460هکتار مرتع وجود دارد که به علت خشکسالی از سال 80 تاکنون هیچ علوفه ای از آن برداشت نشده است. جمعیت روستائی شهرستان سراوان ، 126542 نفر می باشد که 4/59 درصد از جمعیت شهرستان را به خود اختصاص داده است.در شهرستان سراوان هیچگونه راه اصلی وجود ندارد و همه راههای آن تنها راههای فرعی است و البته این شهرستان یک فرودگاه دارد که با مشکلات عدیده مواجه است.

 

 

 

 

 

 

 

 

آب آشامیدنی شهرستان سراوان از طریق رودخانه شمس آباد  و 21 حلقه چاه با میزان آبدهی 218 لیتر در ثانیه تأمین می شود.


[ چهارشنبه 91/6/8 ] [ 10:5 صبح ] [ رشید رئیسی ] [ نظرات () ]

در آخرین لایه های جنوبی شهرستان سراوان پس از طی 70 کیلومتر از شهر سراوان در مسیر روستای ناهوک و راه پر پیچ و خم در انتهای دشت وسیع آبرفتی دره ای پر آب و با صفا عظمت طبیعت الهی را به رخ همگان می کشد.
در میان این همه زیبایی، مجموعه ای کم نظیر از نقش و نگار کنده شده بر روی سینه سنگ ها و صخره ها به چشم می خورد که نظر هر بیننده ای را به خود جلب می کند.
دره "نگاران ناهوک" سراوان را در واقع باید یک نگارخانه‌از نگاران هزاره‌های گذشته این منطقه دانست .
در این محل انبوهی از نقوش اصیل و قابل مطالعه وجود دارد که با توجه به تعداد زیاد نقش و نگار آن را از جمله بزرگترین مجموعه های سنگ نگاره شناخته شده در ایران محسوب می کنند.
باستان شناسان اعلام کرده اند که توجهی به مجموعه نقوش دره نگاران مشخص می کند که مهاجران و مهاجمان در هزاره قبل از میلاد مسیح به این سرزمین وارد شده‌اند.
نقوش دره نگاران که غالب آنها نقش های انسانی و حیوانی هستند به سه دوره قدیم ، میانه و جدید تقسیم می‌شوند که دوره قدیم به حدود هزاره‌های چهارم تا هشتم بر می گردد. اهالی روستای ناهوک سراوان از نقوشی که بر سینه این صخره نقش بسته به نام "سنگ پیر گوران" یاد می‌کنند و اعتقاد دارند این نقوش را غیر مسلمانان (زرتشتی) در این محل حک کردند.
سالخوردگان این روستا نیز نقل می‌کنند که پدران آنان این نقوش را دیده و از آن یاد کرده اند و در هر صورت قدمت این نقوش را به گذشته‌های بسیار دور نسبت می‌دهند.
انسان در اعصار گذشته بویژه در دوران پیش از تاریخ برای انتقال پیام‌ها و مفاهیم ذهنی خود اقدام به ترسیم یاایجاد نقوش وعلائم روی سطوح مختلف کرده است. سنگ نگاره‌ها یکی از منابع مطالعاتی پژوهشگران در کنار سایر آثار برجای مانده از زندگی بشر در ادوار گذشته به شمار می‌رود که اکنون در این منطقه در دسترس علاقه مندان به آثار باستانی قرار دارد.
از جمله روش‌های تعیین قدمت سنگ نگاره‌ها بررسی دقیق گذشته زمان و تاثیر عوامل فرسایش بر روی نقش کنده‌هاست که تا حد زیادی اصالت آن را مشخص می‌کند.
سنگ نگاره‌ها به نوعی هنر دستان مردان را در آن زمان را نشان می دهد که با ذهنی زیبا به زندگی با دو شکل نقوش برجسته و نقوش "نقش کنده" را حک می کردند. نقوش کنده توسط مردان شکارگر یا گله‌دار به دلایل و مقاصد گوناگون ترسیم شده‌ به طوری که نقوش ترسیم شده بر روی صخره‌های دره نگاران عموما نمادین است که از اصالت خاصی برخوردارند. از روی وضع ظاهر و شیوه اجرای نقش و موضوعات نقوش می‌توان به قدمت و پیشینه کهن و تاریخی آن و منطقه پی برد ، نقوش انسانی به صورت ملبس یا برهنه و نقوش حیوانی مانند اسب، الاغ وحشی، مار،گاو، سگ و روباه با هنر دستان همین مردمان ترسیم شده است. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان سنگ نگاره ها از اهمیت خاصی در مطالعات جوامع بشری در عصر پیش از تاریخ برخوردارند به طوری که در زمان که خط کتابی وجود نداشت مردم برای انتقال مفاهیم ذهنی خود به دیگران از اینگونه شیوه ارتباطی استفاده می کردند.
با نگاه اجمالی به بلوچستان بخوبی به ناهمواریهای وکوهستانهای فراوان وآب وهوایی متنوع آن آشنا می شویم. وجود رودخانه های کوچک وبزرگ در میان دره های کوهها آبشخوری مناسب برای حیوانات و به همین نسبت شکارگاهی مناسب برای شکارچیان در زمانهای قدیم محسوب می شود که سطوح نسبتا صاف و هموار صخره کوهها را محل مناسبی را برای ترسیم و ثبت وقایع روزمره عصر پیش از تاریخ رقم زده است.
انسان شکارگر درتــداوم سنت نگارگری ونقاشی دهها هزار ساله غارها به ترسیم طبیعت وحش پیرامون خود اقدام کرد. در شهرستان های مختلف بلوچستان نگارکند یا سنگ نگاره و در مواردی نقاشیهای فراوانی را می توان بر روی سینه سنگها دید که در ادوار مختلف به تناوب ایجـــا د شده اند. اکنون بخوبی این هنر در شهرستان های سراوان ، خاش ، نیکشهر ، قصرقند و ایرانشهر قابل مشاهده اشت که متاسفانه خیلی ها از آن بی اطلاع اند. سنگ نگاره های شهرستان سراوان رشته کوه های سیاهان در شمال این شهرستان در خود تعداد از اینگونه محل های دارای حکاکی های صخره ای رادر خود جای داده است.
این رشته کوه از یک سو از ناحیه سرحد بلوچستان و حوالی تفتان شهرستان خاش به نام کوههای مورپیش و گزور شروع و در ادامه مسیر به سوی شرق از شمال شهر سراوان می گذرد و در ناحیه مرزی کوهک از مرز شرقی کشور ایران خارج و در محلی به نام سبز کوه در حوالی شهر پنج گور وارد کشور پاکستان می شود. این رشته کوهها پس از عبور از شهر کویته با مرتفع ترین قله آن به نام بز کوه موسوم به کوههای سلیمان شناخته می شود. در میان این رشته کوه در شمال شهر سراوان دره های متعددی وجود دارد که در اکثر آنها این گونه نقوش دیده می شود.
از مهمترین مناطق شهرستان سراوان که در آن از اینگونه سنگ نـگاره ها شناسایی شده، می توان به کوه مهرگان ،دره کندیک ، دره شیر و پلنگان دره دار ، دره درو ، دره هلی ، کوه تونان سب و سوران و نقاشی های صخره ای پیرگوران ، روستای ناهوک سنگ نگاره های سر دشت ناهوک ، دره نگاران و گشت اشاره کرد. نقوش این سنگ نگاره به ادوار مختلف زندگی بشر از حدود 10هزار سال قبل تا دوران معاصر تعلق دارد که ایجاد برخی نقوش جدید باعث محو نقوش قدیمی تر شده است.
به درستی با این همه عظمت می توان نگاران را بزرگترین مجموعه معرفی و شناخته شده سنگ نگاره درایران (بلوچستان )معرفی کرد که در واقع نگار خانه ای زیبا و جالب توجه از نگار گران هزاران سال گذشته را در معرض دید علاقه مندان قرار داده است.


[ چهارشنبه 91/6/8 ] [ 10:4 صبح ] [ رشید رئیسی ] [ نظرات () ]

شاید با خود بگویید که امکان دارد شخصیت افراد را از نوع پوششان فهمید اما می گوییم نه، نمی شود. دو محقق آلمانی روی 5 هزار نفر تحقیق کرده اند و به این ویژگی ها دست یافتند که در خیلی از آنها مثبت بود. حال بخوانیم آنهایی که علاقه به لباس های مختلف دارند از چه ویژگی هایی برخوردار هستند.

1-     لباس های تنگ :

آنهایی که لباس های تنگ می پوشند عموماً افرادی مغرور، زودرنج، جذاب، شایسته و معقول اند.

2-     لباس های گشاد :

افرادی که لباس های گشاد می پوشند افرادی بخشنده هستند که به هیچ وجه حسود نیستند و دوستان زیادی دارند. آنها فداکار و صادق نیز هستند.

3-     لباس های تیره :

افرادی که لباس های تیره می پوشند عموماً افرادی خودخواه وخونسرد اند و به ندرت عصبانی می شوندو سلیقه خوبی در انتخاب لباس دارند.

4-     لباس های روشن :

افرادی که لباس های روشن می پوشند افرادی فداکار، صادق، مهربان، شوخ طبع و عاشق صلح و صفا و آرامش هستند.

روانشناسی افراد از روی رنگ لباس :

آنهایی که به رنگ های خاصی از لباس علاقه دارند بخوانند که محققان آلمانی به چه تحقیق رسیده اند.

1-     رنگ سفید :

افرادی که لباس های سفید را دوست دارند انسان های خوش قلبی هستند و همیشه به دنبال دوست می گردند. این افراد معمولاً از کودکی روی پای خود بزرگ شده اند و دوست ندارند به دیگران تکیه کنند. در موقعیت های کاری همیشه در حال ساختن نردبانی برای بالا رفتن از آن هستند چرا که معتقد اند از هر فرصتی باید استفاده کرد.

2-     رنگ مشکی :

بیشتر اوقات انتخاب رنگ مشکی نشان دهنده آن است که این افراد انسان هایی رویایی هستند که در فضایی شاعرانه زندگی می کنند. بسیار دست ودلباز اند و تلاش می کنند با هر آنچه دارند به کمک دیگران بروند و گرهی از مشکلات آنها باز کنند. آنها بسیار اجتماعی، ظریف و ساده پسند هستند.

3-     رنگ آبی :

اکثر آبی پوش ها دارای نگاهی عمیق هستند و شخصیتی حساس و شفاف دارند. این افراد به راحتی فکر و نظر خود را به دیگران منتقل می کنند  و به همین نسبت شجاعت و جرات ویژه ای هم از خودشان نشان می دهندو آنها زندگی را زیبا می بینند و برای استفاده بهینه از آن بیشترین تلاش را می کنند.

4-      رنگ خاکستری :

انتخاب رنگ خاکستری نشان دهنده ی این است که این افراد معمولاً شخصیتی آرام دارند و اعتماد به نفسشان بالا است. روانشناسان می گویند افرادی که دل در گرو رنگ خاکستری دارند دو دسته هستند : برخی از آنها شخصیت عصبی و انقلابی دارند و برخی همیشه به دنبال آرامش هستند. آنها در مجموع انسان هایی سرسخت و سنگسن دل هستند. اگر موفق شدید در آنها نفوذ کنید برای همیشه در دلهایشان جای خواهید داشت.

5-     رنگ قهوه ای :

این افراد سمبل مهربانی و محبت هستند. برخی روانشناسان می گویند رنگ قهوه ای هر چه تیره تر باشد مهر و محبت صاحبش بیشتر است. اینافراد بسیار خونسرد اند و تقریباً هر چه را که می خواهند براحتی تصاحب می کنند. آنها در بدترین شرایط می توانند بهترین تصمیم ها را اتخاذ کنند .

6-     رنگ سبز :

انتخاب رنگ سبز برای لباس معمولاً نشان دهنده ی آن است که صاحبان آن، شخصیتی قوی و اراده ای بالا دارند. در تصمصم گیریها خیلی محکم عمل می کنند و تا حدی خودرای و مغروراند. این افراد اعتماد به نفس بالای دارند و در کمک به دیگران پیش قدم هستند

7-     رنگ های روشن :

انتخاب این نوع رنگ ها نشان دهنده ی این است که این افراد به شدت سرشار از انرژی مثبت هستند و عشق و بالندگی را به اطراف خود پخش می کنند. دیدار با این افراد اگر چه ممکن است همیشه خوشایند نباشد اما گرفتن انرژی مثبت و سازنده از آنها می تواتند بقیه روز را برای شما زیبا، دلچسب و قابل تحمل تر کند.


[ چهارشنبه 91/4/28 ] [ 10:14 صبح ] [ رشید رئیسی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
آرشیو مطالب